کد خبر:32986
پ
IMG_0280-01
دفاع بی‌فرمانده، درد مشترک فوتبال اصفهان؛

جای خالی سوییپر

ساختار دفاعی تیم‌های اصفهانی در فصول اخیر، بی‌شباهت به پنجره‌ای بی‌شیشه نبوده است؛ پنجره‌ای که گاهی با تخته‌ای چوبی موقت پوشانده شده اما به‌محض وزیدن طوفان اشتباهات، از همان نقطه شکسته و همه‌چیز را در هم ریخته است. این نقطه‌ضعف، نه‌تنها سد راه سپاهان در مسیر قهرمانی شده، بلکه ذوب‌آهن را نیز از دستیابی به […]

ساختار دفاعی تیم‌های اصفهانی در فصول اخیر، بی‌شباهت به پنجره‌ای بی‌شیشه نبوده است؛ پنجره‌ای که گاهی با تخته‌ای چوبی موقت پوشانده شده اما به‌محض وزیدن طوفان اشتباهات، از همان نقطه شکسته و همه‌چیز را در هم ریخته است. این نقطه‌ضعف، نه‌تنها سد راه سپاهان در مسیر قهرمانی شده، بلکه ذوب‌آهن را نیز از دستیابی به جایگاهی درخور این تیم ریشه دار اصفهانی بازداشته است.

بهترین شاهد بر این مدعا هم بازی اخیر ذوب‌آهن برابر ملوان در انزلی است؛ جایی که گاندوها برتری ۳ بر یک در برابر قوهای سپید را با تساوی ۳ بر ۳ عوض کردند. این نتیجه بار دیگر نشان داد سبزپوشان اصفهانی اگرچه توان باز کردن دروازه رقبا را دارد اما در محافظت از گل‌های زده ناتوان هستند.

ذوبِ ربیعی در این فصل در ۲۸ بازی،  ۲۷ گل دریافت کرده در حالی که فصل گذشته نیز در ۳۰ بازی ۳۰ بار دروازه‌اش در برابر حملات حریفان فرو ریخته بود؛ یعنی هرگاه خط حمله گاندوها دست به کار شده، مدافعان این تیم همان رشته ها را پنبه کرده‌اند. آماری که به‌روشنی نشان می‌دهد دفاع، پاشنه آشیل گاندوها است.

این ضعف ساختاری پدیده‌ای تازه نیست؛ بلکه میراثی است که از چند فصل پیش به ذوبی‌ها رسیده و هر سال بیش از سال پیش نمود یافته است. حتی در لیگ هفدهم که ذوب‌آهن با امیر قلعه‌نویی به نایب‌قهرمانی رسید نیز همین ضعف دفاعی در ناکامی گاندوها از دستیابی به جام بی تأثیر نبود. چرا که ذوبِ ژنرال در آن فصل با ۴۶ گل زده، دومین خط آتش برتر لیگ را پس از پرسپولیس در اختیار داشت، اما با ۳۰ گل خورده قافیه قهرمانی را به سرخپوشان باخت.

گرچه در دوره‌ سکانداری مهدی تارتار در ذوب آهن، این تیم اصفهانی از استحکام نسبی در خط دفاع بهره‌مند شد اما آن دیوار نیز در هفته‌های پایانی ترک برمی داشت. ذوب‌آهن سال‌هاست از ایجاد یک ساختار دفاعی پایدار عاجز مانده؛ ویژگی‌ای که اتفاقاً با همشهری طلایی‌پوشش، سپاهان، در آن اشتراک دارد.

سپاهان، تیمی که یک دهه است از لمس جام قهرمانی بازمانده، نیز از همین زخم رنج می‌برد. تیمی که در فصول اخیر  همواره در میان سه خط حمله برتر لیگ قرار داشته، اما ۱۰ فصل است جام را فقط نظاره می‌کند. شکست در دیدارهایی حساس، دریافت گل‌هایی ساده از تیم‌های ضعیف‌تر و از دست دادن امتیازات سرنوشت‌ساز در بزنگاه، همگی از نشانه‌های بیماری‌ای ا‌ست که در این تیم درمان نشده؛ شاید چون گوش شنوایی برای شنیدن هشدارها نبوده است.

البته سایر مشکلات سپاهان را نیز نمی‌توان نادیده گرفت: از اشتباهات داوری گرفته تا حواشی درون‌تیمی، بهانه‌تراشی‌های مکرر بازیکنان و کادر فنی پس از ناکامی، ضعف خط میانی و مصدومیت‌های سریالی بازیکنان کلیدی. اما با همه‌ این‌ها، نمی‌توان انکار کرد که یکی از ریشه‌ای‌ترین بحران‌های ارتش طلایی، ضعف سد دفاعی آن بوده است؛ ساختاری پر از اشتباهات فردی، بی‌سازماندهی مناسب و بی‌ فرمانده در قلب دفاع؛ قطعه گمشده‌ای که در فوتبال کلاسیک «سوییپر» نام داشت.

در گذشته‌ای نه‌چندان دور، تیم‌های بزرگ همیشه یک فرمانده در خط دفاع داشتند؛ بازیکنی که هم توپ‌گیر بود، هم طراح آفسایدگیری و هم مغزی متفکر در پوشش‌ها. سوییپر یا مدافع آزاد یا همان لیبرو، اگرچه امروز با همین عنوان شناخته نمی‌شود، اما نقش آن همچنان حیاتی‌ است؛ به‌ویژه برای تیم‌هایی که فوتبال مالکانه یا تهاجمی بازی می‌کنند.

دو نماینده اصفهان در سال‌های اخیر، دقیقاً از ضعف در همین نقطه ضربه خورده‌اند. سپاهان زمانی با حضور هادی عقیلی یا حتی محرم نویدکیا در خط عقب، از انسجامی نسبی برخوردار بود اما در فصول اخیر که خط دفاع دچار اشتباهات فردی متعدد است، نبود رهبر مرکزی دراین تیم فاجعه‌آفرین شده است.

سال‌هاست تیم‌های اصفهانی از نداشتن سوییپر کارکشته صدمه می‌بینند. سپاهان امسال با جذب استیون انزونزی، تا حدی این ضعف را پوشش داد. ستاره باتجربه فرانسوی با قدرت فیزیکی، مهارت در نبردهای هوایی و آرامش در بازی‌سازی، تأثیر مثبتی در استحکام دفاع ارتش طلایی اصفهان گذاشت. بهترین شاهد بر این مدعا هم ناکامی سپاهان در نتیجه گیری در غیبت این بازیکن بوده، به عنوان مثال همین شکست اخیر تیم کارترون برابر گل‌گهر؛ بازی‌ای که در آن، انزونزی به دلیل حواشی به وجود آمده در تمرینات از ترکیب تیم کنار گذاشته شد و طلایی پوشان با پایان شکست‌ناپذیری ۲۲ هفته‌ای شان دو هفته مانده به پایان فصل از ریل قهرمانی خارج شدند. عمق فاجعه آنجاست که شنیده‌ها حاکی از آن است که باشگاه سپاهان تصمیم به کنار گذاشتن بازیکن سابق تیم ملی فرانسه به دلیل درگیری در تمرینات با کاپیتان طلایی پوشان گرفته؛ تصمیمی که اگر بدون در نظر گرفتن جایگزینی مناسب در بازار تابستانی باشد، می‌تواند تیم را به عقب بازگرداند.

در این میان، جذب محمدامین حزباوی در تابستان گذشته هم گام مثبتی در سپاهان به نظر می‌رسید؛ مدافعی جوان، هوشمند و آینده‌دار؛ اما مصدومیت‌های پیاپی، این ستاره ملی پوش را از بیشتر بازی‌های فصل دور نگه داشت. بدتر از آن، احتمال جدایی پیام نیازمند، دروازه‌بان باثبات سپاهان است. اگر چنین شود، نه‌تنها خط دفاع همچنان لرزان می‌ماند، بلکه آخرین لایه‌ اطمینان تیم نیز از بین می‌رود. در لیگی فشرده، داشتن یک گلر مطمئن و ششدانگ از نان شب واجب تر است.

سپاهان و ذوب‌آهن باید ترمیم دفاع تیمشان را در اولویت نقل‌وانتقالات تابستانی قرار دهند. مسئله فقط خرید بازیکن نیست؛ بلکه اصلاح ذهنیت، بازسازی ساختار دفاعی و بازگرداندن نقش‌هایی چون سوییپر به تمرینات است. بدون ستون فقرات مستحکم، قهرمانی فقط یک تیتر تبلیغاتی است. در فوتبال امروز، تیمی که گل نزند، شاید مساوی بگیرد؛ اما تیمی که گل بخورد، حتی با بهترین خط حمله نیز شکست می‌خورد. اگر نصف‌جهان قرار است دوباره مرکز فوتبال ایران شود، اگر سپاهان و ذوب‌آهن می‌خواهند رؤیای قهرمانی را تعبیر کنند، باید از عقب زمین شروع کنند؛ از جایی که سال‌هاست نادیده گرفته شده: از خط دفاع.

 

مرضیه غفاریان

منبع
زاینده رود
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید