اگر فردوسی، «شاهنامه» را بنیاد نمیکرد، میراث کهن خداینامهها و اندرزنامهها برای همیشه به فراموشی سپرده میشد و از این جهت، شاهنامه دارایی بزرگِ میراث فرهنگی و هویت ایرانِ کهن است.
شاهنامه با وصف آفرینش انسان و سپهر آغاز میشود و داستانهای اسطورهای، پهلوانی و تاریخی از دوره پادشاهان پیشدادی، کیانی و ساسانی را دربرمیگیرد؛ شاهنامه از این جهت سند هویت ملی ایران است که برگرفتههای فرهنگ این مرز و بوم را بهدرستی مدون کرده تا بهطور تثبیت شده به دست آیندگان برسد.
یکی از منابع فردوسی برای خلق شاهنامه، خداینامهها و مهمترین منبع فردوسی، «شاهنامه ابو منصوری» بوده است که این شاهنامه، به نثر و برگرفته از کتابهای به زبان پهلوی و به مدد چهار نفر از اهالی هرات، سیستان، نیشابور و توس گردآوردی شده بود.
ماخ، یزدانداد، شاهوی خورشید و شادان از نقاط مختلف ایران بهعنوان راویان داستانهای شاهنامه ابومنصوری یاد شده اند که با خوانش متون پهلوی در نگاشتن این شاهنامه به دست ابومنصور معمری وزیرِ ابومنصور محمد بن عبدالرزاق سهم بزرگی داشتند.
به واقع، غرض از تدوین شاهنامه ابومنصوری، زنده نگهداشتن و ثبت تاریخ ایران از لابه لای متون پهلوی و کهن ایران و همچنین روایتهای شفاهی بود که بعد از فروپاشی ساسانیان بهصورت جامع در دسترس نبود.
این منبع که به درستی و به هنگام دستور ابومنصور محمد بن عبدالرزاق، حاکم توس در سال ۳۴۶ هجری قمری نگاشته شده است از چنان اهمیت و اعتباری برای شاهنامه برخوردار بوده که فردوسی در دیباچه شاهنامهاش از محمد بن عبدالرزاق، بانی تدوین شاهنامه ابومنصوری یا «نامور نامه» با عنوان پژوهنده روزگار یاد میکند؛ کسی که اسناد تاریخی و داستانهای پراکنده ایران زمین را با فراخواندن بخردان و موبدان در نامورنامه گرد آورد.
شاهنامه ابومنصوری با تدبیر برای گردآوری تاریخ و فرهنگ ایران داشت به همراه خداینامهها و اندرزنامههای فارسی میانه چون «جاودان خرد» در شاهنامه فردوسی حفظ و تثبیت شد تا امروز بزرگترین داراییِ میراث فرهنگی ایران باشد.
در همین پیوند یک شاهنامه پژوه در اصفهان به ایرنا گفت: فردوسی، اندیشهها، معارف و هویت ایران پیش از اسلام را در شاهنامه گرد آورد و با ایرانِ بعد از اسلام پیوند داد.
مظفر احمدی افزود: شاهنامه که برگرفته از منابع تاریخی کهنِ ایران است هویت میراث فرهنگی را به زبان قابل فهم تبدیل کرد و چه بسا که اگر منابع شاهنامه از بین نرفته و اکنون قابل دسترس بودند، چندان مورد استفاده عموم مردم نبود اما کاری که فردوسی در خلق شاهنامه انجام داد از این جهت اهمیت دارد که زبان قابل فهم برای همه را برای سرودن آن انتخاب کرده است و امروزه هر ایرانی از خُرد و پیر می تواند شاهنامه را بخواند.
وی تصریح کرد: فردوسی در شاهنامه بین ۲ دنیای متفاوت پیوند بوجود آورده و هنر این بزرگمرد ایرانی در خلق زبان شاهنامه است.
از نگاه این شاهنامه پژوه، ۸۰ درصد از منابع کهن ایرانی برای خوانندگان به راحتی از طریق شاهنامه قابل دریافت بوده و این پیوند محکم را بین امروز و گذشته ایران استوار کرده است.
احمدی با اشاره به اینکه شاهنامه برگرفته از منابع کهنی چون خداینامهها و شاهنامه ابومنصوری است، گفت: همه این منابع از بین رفته اند و از این رو شاهنامه حاصل میراث کهنی است که اگر خلق نمیشد، این میراث دیگر در دسترس نبود.
شاهنامه با ۶۰ هزار بیت یکی از بزرگترین و برجستهترین سرودههای حماسی ایران و جهان است که تدوین و سرایش آن توسط فردوسی ۳۰ سال طول کشید.
موضوع شاهنامه، اسطورهها و تاریخ ایران تا حمله اعراب است و چهار دوره یعنی پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان در آن گنجانده شده است.
این اثر عظیم فرهنگ و ادب فارسی، بهعنوان سند هویت ملی ایران فارسی از سه بخش اسطورهای، پهلوانی و تاریخی تشکیل شده است.
خداینامه، تاریخ حماسی ایران پیش از اسلام است و اندرزنامه به اندرزها، کلمات قصار، لطیفهها و قصههای اخلاقی گفته میشود که جنبهٔ حکمت عملی و تجربی داشته و به زبان پارسی میانه نوشته شدهاند.