کد خبر:6023
پ
photo_2023-12-05_03-17-42
حجت الاسلام حسین میرزایی، نماینده مردم استان در مجلس در گفت و گوی اختصاصی با «زاینده رود»:

با دعا و توکل می شود مشکلات بی آبی و اقتصاد را حل کرد

«به کلیات برنامه هفتم توسعه رای ندادم»؛ شاید این کلیدواژه سخنان نماینده استان مان بود که در سالِ منتهی به انتخابات مجلس و در یکی از روزهای تقریبا گرم آبانی، میهمان دفتر روزنامه «زاینده رود» شد و حدود دو، سه ساعتی با وی از هر دری سخن گفتیم و البته بیشتر از اینکه «بگوییم»، «شنیدیم.» […]

«به کلیات برنامه هفتم توسعه رای ندادم»؛ شاید این کلیدواژه سخنان نماینده استان مان بود که در سالِ منتهی به انتخابات مجلس و در یکی از روزهای تقریبا گرم آبانی، میهمان دفتر روزنامه «زاینده رود» شد و حدود دو، سه ساعتی با وی از هر دری سخن گفتیم و البته بیشتر از اینکه «بگوییم»، «شنیدیم

حجت الاسلام حسین میرزایی آمده بود تا از عملکرد خود در طول دوره حضور در بهارستان دفاع کند و وقتی از او پرسیدیم اگر بخواهد چند اقدام اثرگذار و ماندگار که در مجلس انجام داده و به سود استان و مردم اصفهان بوده را نام ببرد؛ به کدام عملکرد خود بیشتر خواهدب الید؟ گفت: «قطعا یکی از این اقدامات، بحث استان های ساحلی است که در زمان مطرح کردنش، خیلی به ما ایراد و انتقاد وارد شد اما در برنامه هفتم توسعه نشست و دیگری هم «شیفت» یا همان شبکه یکپارچه فرآوری و ترابری که این یکی هم به عنوان الحاقیه در برنامه هفتم رای آورد

میرزایی چندباری هم تاکید کرد که «نماینده مردم است» و «جزء هیچ باند و جریانی نیست» و شاید برای باورپذیرترشدن این سخنش بود که اشاره کرد به برنامه ای که دولت رییسی ارائه کرده، رای موافق نداده و برنامه هفتم را برای کشور «نجاتبخش» نمی داند.

وقتی درباره آب و باران و بی آبی از او سوال کردیم، از «نماز باران» سخن گفت و چندباری اشاره کرد که علت مشکلاتمان از این است که گاهی یادمان می رود باید «با توکل زانوی اُشتر ببندیم

وقتِ نماز که شد، ترجیح داد نمازش را همانجا در دفتر روزنامه بخواند تا برای ادامه صحبتهایش فرصت داشته باشد. پس از نماز، بازهم برایمان از عملکرد خود گفت و وقتی صحبتها تمام شد، گفت که برای رفتن و رسیدن به جلسه بعدی عجله دارد و شنیدن مشکلات مدیرمسئول بماند برای بعد؛ ان شاء الله! (قول داد در فرصت مقتضی شنونده باشد.)

در ادامه مشروح سخنان این نماینده استان در مجلس شورای اسلامی را می خوانید:

****

* برنامه هفتم توسعه می تواند تبدیل به سونامی اقتصادی در کشور شود و من با کلیات آن مخالف بودم و آن را نسخه نجاتبخش برای کشور نمی دانم. البته مساله ای که باید به آن اشاره کنم این است که ریل اقتصادی این کشور (بویژه از زمان دولت سازندگی) غلط بوده و باید ریل را عوض کرد. دولت قبل مدام ادعا داشت که بلدند با دنیا حرف بزنند و تحریم ها را بشکنند؛ اما دیدید که در عمل هم چوب را خوردیم، هم پیاز را ، و هم پول را دادیم! اما درحال حاضر راه های گسترده ای برای تعمل با دنیا در قالب پیمان شانگهای و بریکس و … باز شده است. باید از فرصت ها استفاده کرد اما با نگاه درست و ریل گذاری صحیح. جهان دیگر توان تحریم ایران را ندارد.

* بنده ساختار اینگونه برنامه ریزی (اشاره به برنامه هفتم توسعه) را قبول ندارم. لذا به کلیات رای مثبت ندادم. شبیه ۶ برنامه قبلی بود و هراندازه آنها تاثیر داشتند، این یکی هم دارد!

* ما مشکلات اساسی در حوزه اقتصاد و فرهنگ داریم که اگر حل نکنیم، بیشتر خواهد شد و توفیقی پیدا نمی کنیم.

* با اقتصاد سرمایه داری از بن دندان مخالفم. علت تمام مشکلات کشور را همین نگاه سرمایه داری و اعتقاد به اقتصاد سرمایه داری به جای اعتقاد و عمل به و بر مبنای اقتصاد اسلامی می دانم. بنده معتقد به اقتصاد اسلامی هستم. تغییر رویکردها به اقتصاداسلامی چاره راه است.

* خروجی اقتصاد سرمایه داری در دولت اصولگرا و اصلاح طلب همین است که می بینیم.
نمی توانیم بگوییم همه وزرا و مدیرانی که سرکار آمدند، فاسد بودند ولی خروجی یک چیز بوده است؛ پس مسیری که رفتیم اشتباه بوده.

* برنامه هفتم هم با نگاه اقتصاد اسلامی نوشته نشده و ادامه مسیر سیاست های پولی و بانکی دولتهای قبلی است.

* (درباره طرح شیفت): این طرح را در دیدار نخبگان با رهبرمعظم انقلاب هم مطرح کردند و ایشان هم خیلی پسندیدند. کشورهایی که برای آینده اقتصادی خودشان برنامه دارند (نقشه راه دارند) موفق هستند. ما باید نقشه راه داشته باشیم. باید یک شبکه یکپارچه ریلی که شامل فراوری و هم انتقال و ترابری می شود را داشته باشیم. همانطور که گفتم این طرح به عنوان الحاقیه در برنامه هفتم توسعه رای آورد. ما روی شبکه ریلی خودمان و اتصالش در کشورهای همسایه و مرکز ترانزیت شدن خودمان می توانستیم کار بکنیم و یک ظرفیت جدی را بوجود بیاوریم.  فقط از ظرفیت ترانزیتی استفاده کردن خوب است منتهی ایده آل نیست؛ ایده آلش این است که ما بتوانیم محصولات از کشورهای دیگر وارد کشورمان بکنیم؛ در عین حال در شهرها، مناطقی داشته باشیم که این محصول را فراوری بکنند، ارزش افزوده روی آن به وجود بیاورند و از طریق همین شبکه ریلی خودمان، همان جا محصول را بار بزنند و به کشورهای دیگر منتقل کنند.

همان طور که اشاره شد؛ «شیفت» همان شبکه یکپارچه ریلی است که هم فراوری مواد خام و هم انتقال و ترابری آن را در یک نقشه جامع طراحی میکنی که مثلا یک افق پنجاه ساله برای کشور ترسیم بکند. مثل کاری که چینی ها در جاده ابریشم انجام داده اند.

* از دیگر کارهای خوبی که در چند سال گذشته ما پیگیری می کردیم و در حال حاضر در برنامه هفتم توسعه هم وارد شده،  بحث استان های ساحلی است. سالهاست که توسعه منطقه مکران مورد توجه مقام معظم رهبری در سخنرانی ها، سیاست های کلی برنامه های توسعه و ابلاغیه اقتصاد مقاومتی بوده است و ایشان در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی، یکی از مولفه های اساسی آن را مباحث مربوط به ظرفیت های عظیم جغرافیایی و توجه به مناطق ساحلی و بندرگاهی و
موقعیت های ترانزیتی می دانند که می تواند اقتصاد محلی و ملی را متحول کند؛ اما در حوزه اجرایی از سوی مسئولین دولتی مغفول واقع شده است.

شهرهای بزرگ دنیا کنار ساحل بنا شده اند. ظرفیت های بسیار خوبی در این مناطق وجود دارد. از یک طرف متصل به آب های آزاد است، از یک طرف منبع عظیم پروتئین از اقیانوس هند. در دریای عمان ماهی ها را داریم؛ آنجا هم از یک طرف ذخایر انرژی ما شامل نفت و گاز متمرکز هست و از طرف دیگر، معادنی که خوراک کارخانه های صنعتی ما از جمله کرمان و سیستان بلوچستان را تامین می کنند، در این منطقه واقع شده اند. همچنین خط لوله گوره-جاسک را داریم که طولانی‌ترین خط لوله انتقال سوخت‌های فسیلی در خاورمیانه به طول تقریبی ۱۰۰۰ کیلومتر است که در صورت تکمیل، قادر است افزون‌بر نفت ترش، میعانات گازی را نیز از نزدیکی گوره در استان بوشهر به نزدیکی بندر جاسک به منظور صادرات، منتقل سازد.

* ما پیشنهاد ایجاد استان های ساحلی را با این محاسن و مزایای بی شماری که دارد، مطرح کردیم. گفتیم استان هایی که توان اقتصادی خوبی دارند؛ مثل خراسان رضوی، تهران، اصفهان و آذربایجان شرقی هر کدامشان یک قطعه ای از این ساحل را در اختیار بگیرند و سرمایه گذاری بکنند و آنجا را رونق ببخشند؛ نتیجه اش این است که اولا استانهای جنوبی ما به لطف سرمایه گذاری که انجام می شود، از محرومیت خارج می شوند، اشتغالزایی در این منطقه صورت می گیرد و بخشی از تراکم نامناسب جمعیتی که در شهرهای بزرگ اتفاق افتاده با توجه به زمینه کاری که برایشان فراهم
می شود، مجددا مهاجرت می کنند و می توانند در مناطق ساحلی ساکن شوند و کمی از مشکلات تراکم جمعیتی کلانشهرها هم کاسته می شود. ایده اصلی رهبر انقلاب که در خصوص احیا سواحل مکران مطرح فرمودند، به این شکل اتفاق می افتد. نمونه آن هم نیویورک است که در کنار اقیانوس اطلس است .

وقتی این موضوع را مطرح کردیم، موضع گیری های زیادی صورت گرفت. آقای رئیس جمهور به اصفهان آمدند، ما این طرح را مطرح کردیم، آن را یادداشت و منتقل کردند و نهایتا در لایحه دولت این ایده نشست و چندی پیش هم در صحن علنی مجلس رای آورد.

پس در نهایت؛ یکی مساله استان های ساحلی با ایده احیای سواحل مکران و نکاتی که درخصوص مزایای آن مطرح کردم، علیرغم هجمه هایی که صورت گرفت اما ارزشش را داشت و دیگری هم بحث شیفت است که در صورت اجرا و عملیاتی شدن، بسیار مقرون به صرفه تر است (اینکه حجم بسیار انبوه تری از کالا را بتوانیم از طریق ریل منتقل کنیم) اینها اقداماتی که مجدانه پیگیر آن بوده ایم و به نظرم ارزشمند بوده است.

* اقدام دیگری که درخصوص آن پیگیری های مفصل انجام دادیم، مربوط به بحث کوله بران و قاچاق سوخت بوده که در این خصوص هم ایده هایی مطرح کردیم. گفتیم بیاییم و این افراد را به تاجر های رسمی تبدیل کنیم؛ در این مسیر تا اینها به تاجر تبدیل شوند، درآمدهایی از طریق کالاهایی که به صورت رسمی وارد و بعد به شکل رسمی صادر می کنند، کسب می شود را صرف  آبادانی همان مناطق و سرمایه گذاری برای اشتغال مردم آن مناطق کنیم.

مردم این مناطق وقتی می بینند کار دارند، شغل دارند، دلیلی ندارد که به دنبال قاچاق سوخت بروند ولی وقتی ما زیرساخت شغل و کار را برایشان فراهم نکرده ایم و از آن طرف انتظار داریم اینها مسیر قاچاق سوخت را حذف بکنند،  خب انتظار نابه جایی است که در هرصورت؛ با
پیگیری هایی که همکاران عزیزم در استان های مرزی داشتند، این طرح هم یک لایحه دو فوریتی شد و این هم قبل از برنامه هفتم تبدیل به قانون و مصوبه شد. ضمانت اجرایی این کار هم در درآمدهایی است که از خود طرح بوجود می آید.

* در خصوص مساله آب استان، من این سوال را میپرسم که در دو سه سال اخیر آیا یک قطره آب از طریق عملیات فنی و مهندسی و روی زمینی به حوزه زاینده رود اضافه شده ؟ آیا پیش بینی های آمریکا و آلمان و اتحادیه اروپا و هواشناسی داخلی کشور برای ۱۴۰۰ به بعد درست از آب درآمد که گفته بود بارش ها کاهشی خواهد بود؟ من مهندس عمران هستم؛ در این یک سال و نیم اخیر، تمام راه های اضافه شدن تامین آب استان را بررسی کردم؛ انتقال آب از خلیج فارس، طرح های بین حوزه ای، حتی یک هلی کوپتر از وزارت دفاع گرفتیم و همراه با تیمی به سرچشمه رفتیم.
جمع بندی ما از یک سال و نیم کار این شد که اگر حداقل تا چند سال دیگر ما با هیچ مشکل مالی، اجتماعی، فنی، مهندسی، سیاسی و امثال این هم مواجه نشویم، حداقل تا چند سال آینده از طریق عملیات فنی مهندسی یک قطره آب به حوزه زاینده رود اضافه نمی شود. از طرفی پیش بینی ها هم دال بر این بود که با کاهش بارش ها روبرو خواهیم بود. بنده در چنین شرایطی این پیشنهاد را مطرح کردم که باید نماز باران بخوانیم که این پیشنهاد و سخن بنده هم با واکنش های جنجالی زیادی روبرو شد.

به هرحال مقدمات فراهم شد و  آیت ا… مهدوی نماز باران را خواندند؛ از آن به بعد بر خلاف تمام پیش بینی های هواشناسی ۱۴۰۰، هزار و دویست و نه میلیمتر بارندگی در حوزه کوهرنگ اتفاق افتاد در حالی که پیش بینی ها نشان می داد میزان بارش ها کاهشی خواهدبود. در سال ۱۴۰۱ هم برخلاف پیش بینی ها، بارش های تقریبا خوبی داشتیم. امسال هم
پیش بینی ها درخصوص بارندگی ها خوب و امیدوارکننده است.

* آقای روحانی رییس جمهور مردم را دعوت به نماز باران نکردند؛ ما قبلش دعوت کرده بودیم به اضافه اینکه تدین مردم و اعتقاد آنها به خدا و حضرات ائمه مشکل بارندگی و آب را در دو، سه سال اخیر حل کرده است. البته از مسئولین اجرایی کشور انتظار داریم شکر این نعمت را به جا بیاورند و در فرصت دیگر که خداوند برایشان فراهم کرده، اقدامات اجرایی و فنی و مهندسی لازم را صورت بدهند.

* الان خط لوله انتقال آب دریای عمان به سمت اصفهان برای صنایع پیشرفت های خوبی داشته است. این طرح حداقل یک منفعت دارد و آن هم اینکه در صحنه سیاسی ملی دیگر
اصفهانی ها متهم به این نمی شوند که دارند آب را خرج صنایع شان می کنند . با اجرای این طرح ما می توانیم بگوییم که ببینید اتصال آب زاینده رود به صنعت بریدیم ولی مشاهده کنید که بازهم آب نیست و لذا اصفهان را متهم نکنید که شما به خاطر صنایع آب ندارید. با انتقال ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب از دریای عمان مشکل زاینده رود حل نمی شود اما از جهت سیاسی می توانیم
چانه زنی کنیم که اتهام زنی ها بی مورد بوده است.

* در نهایت امیدواریم مسئولین سپاسگزار تدین مردم و لطف خدا و نماز بارانی که منجر به افزایش بارندگی ها شد، باشند.

* یکی دیگر از کارهایی که برای مردم اصفهان انجام شد، بحث تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه بود که به نتیجه رسید. چند ماه پیش بازپرس پرونده ده نفر را به عنوان متهم مطرح کرد؛ اتهام اینها اخلال در نظام اقتصادی کشور بود و مبلغ پرونده آنقدری که من اطلاع دارم، تقریبا یکی از
سنگین ترین مبالغی است که در طول دهه های گذشته اتفاق افتاده و نتیجه تحقیق و تفحصی که در حوزه فولاد صورت گرفت، منجر به بازداشت متهم ردیف اول هم شد.

* بنده در طول فعالیتم، نه چپ شناختم و نه راست شناختم؛ نه اصلاح طلب شناختم نه اصول گرا. در پرونده فولاد مبارکه هم وظیفه خودم به عنوان مسئول تحقیق و تفحص را انجام دادم.  اتفاقات عجیب غریبی که افتاد؛ نمونه خوبی برای داستان خصولتی ها شد که شاید روشن بشود در این کشور چیزی به نام «خصولتی» فایده ندارد و به درد نمی خورد؛ یا رومی روم، یا زنگی زنگ. یا صد در صد خصوصی باشد و بگوییم آقای دولت دخالت نکن، یا صد در صد دولتی باشد.

اگر بخواهم بگویم حاصل این کار چه بود؟ این بود که علاوه بر ضرر و زیانی که گرفته شد و اموالی که برگشت؛ این هم شاید بهتر است برای مردم روشن بشود که یک گروهی هستند در این کشور که فرایندی را درست کردند که اول مالِ با صاحب را تصاحب می کنند، بعد مالِ بد صاحب را
بی صاحب می کنند و در نهایت خودشان صاحب مال می شوند!

* معتقدم مدیر در جمهوری اسلامی نباید دو تا دستش به سمت آسمان باشد؛ نباید هم دو دستش به سمت زمین باشد. غربی ها دوتا دستشان به سمت زمین است. مسئول در جمهوری اسلامی باید یک دست به سمت آسمان داشته باشد و دست دیگرش رو به زمین. با توکل زانوی اشتر ببندد، نه فقط زانوی اشتر ببند و توکل نکن و نه فقط توکل کن و زانوی اشتر را نبند. اینها همه اشتباه است. اگر ما انتظار داشته باشیم مسئول جمهوری اسلامی فقط نگاهش به زمین باشد و با عملیات فنی و مهندسی بخواهد مشکلات را حل بکند، این با مسئول آمریکا و انگلیسی و آلمانی چه فرقی میکند؟ جمهوری و اسلامی یعنی یک اعتقادی وجود دارد که می گوید مدیر و مدبر عالم اسمش خداوند تبارک و تعالی است. من اعتقادم این است که مسائل کشور را هم باید با توسل به خدا و اهل بیت و هم با کار و تلاش حل کرد.

با این منطق که انتظار دارند مسئول جهموری اسلامی درباره خدا و قرآن و اهل بیت حرف نزند و همه کارها را با تدبیر و اندیشه بشری حل کند، مخالفم.

آدم های سکولار می گویند دین حلال مشکلات نیست. من چنین نگاهی ندارم. دین حلال مشکلات است .

* اصفهانی ها سخت کوش و صرفه جو هستند. فرهیختگی فرهنگی هم دارند.

* وقتی آقای رئیسی به اصفهان آمد، به ایشان گفتیم شما یک کاری انجام بدهید و هیچ کار دیگری برای اصفهان انجام ندهید و آن هم حل مشکل زاینده رود هست، آن وقت اصفهانی ها تا همیشه شما را به خاطر میسپارند و ممنونتان هستند. ما می خواهیم در طول سال از سراب تا پایان آب در رودخانه جریان داشته باشد. شما این کار را برای اصفهان بکن و هیچ کار دیگری هم انجام نده. اصفهانی ها گلیم خودشان را از آب بیرون می کشند.

همان زمان هم آن شعری که آقای مرتضوی در جلسه هیئت دولت در اصفهان خواندند و خاطر اصفهانی ها را هم مکدر کردند، بنده اینگونه جوابشان را دادم که ما حواسمان به دخل و خرجمان هست، منتهی هوای همسایه هایمان را داریم که بالاخره آب برای همسایه ها هم می فرستیم و بعضا خودمان بی آب می مانیم.

* درباره آب اصفهان و ظلمی که روسای جمهور پیشین درحق مردم و اصفهان کردند، می گویم که یکی شان زخمی کرد، یکی کُشت و یکی هم سر برید!

منبع
زاینده رود
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید