اگر شما هم ترس از دست دادن افراد مهم زندگی خود را به علت بیماری، خیانت، ترک کردن، مهاجرت و … دارید و از تنها شدن میترسید و به خاطر آن اضطراب شدیدی را تجربه میکنید در تله ذهنی اسیر هستید که باید به فکر رها شدن از آن باشید؛ در غیر این صورت، ممکن است مدام دچار مشکلاتی مشابه آن شوید.
تلههای ذهنی یا طرح وارهها به چارچوبهایی گفته میشوند که به طور کلی بر اساس تجربیات ما در دوران کودکی یا رفتار والدین با ما شکل گرفتهاند و به نوعی رفتار و عقاید ما را تحت تأثیر قرار میدهند.
در روان شناسی، طرح واره یک چارچوب ذهنی است که به افراد کمک میکند اطلاعات پیرامون خود را سازمان دهی، پردازش و ذخیره کنند. این ساختارهای ذهنی برای درک پیچیدگیهای جهان ضروری هستند، چون به ما اجازه میدهند تجربیات جدید را از دریچه آنچه از قبل در ذهن خود تجربه کردهایم تفسیر کنیم.
ترس از دست دادن
دکتر سعید بابایی، روان شناس و طرح واره درمانگر در پاسخ به این سؤال که علت اصلی ترس از دست دادن افراد مهم زندگی چیست میگوید: معمولاً این مشکل به طرحواره رهاشدگی برمی گردد که از کودکی در ما شکل گرفته است. افرادی که دچار این طرح واره هستند معمولاً نگرانند که نکند دیگران را از دست بدهند و این فکر آنها را آزار میدهد که بالاخره افراد نزدیک آنها بیمار میشوند، میمیرندیا به گونهای آنها را ترک میکنند.
رها شدگی مبتنی بر وابستگی
به گفته این روان شناس، دو نوع رهاشدگی داریم؛ رهاشدگی مبتنی بر وابستگی که معمولاً در خانوادههایی شکل میگیرد که پدر و مادر بیش ازاندازه از فرزندان خود حمایت میکنند و اجازه نمیدهندخود کودک هیچ چالشی را در زندگی تجربه کند و همه امکانات را در اختیار او قرار میدهند. این موضوع باعث میشود رهاشدگی مبتنی بر وابستگی در فرد شکل بگیرد.
به این ترتیب کودکان از نظر هیجانی بیثبات میشوند؛ یعنی احساس ثبات و امنیت به درستی در ذهن آنها شکل نمیگیرد و اگر به هر دلیلی، والدین یا افراد نزدیک مجبور به دوری یا جدایی از آنها شوند رها شدگی مبتنی بر وابستگی بیشتر خود را نشان دهد.
رهاشدگی مبتنی بر بیثباتی یا فقدان
دکتر بابایی در مورد نوع دوم رهاشدگی میگوید: رهاشدگی مبتنی بر بیثباتی یا فقدان، معمولاً در خانوادههایی شکل میگیرد که یا تنش و مشکلات زیادی وجود دارد یا به هر دلیلی، یکی از اعضای اصلی خانواده حضور ندارد یا حضور او بسیار کمرنگ است.
ضمن آنکه بحث و مشاجره در این خانوادهها هم باعث شکل گیری رهاشدگی مبتنی بر بیثباتی یا فقدان خواهد شد. کودکانی که تک سرپرست هستندیا به دلایلی پدربزرگها و مادربزرگها یا پرستار از آنها نگهداری میکنند دچار این گونه از وابستگیها میشوند و معمولاً در آینده هم همیشه نگران هستند که دیگران آنها را ترک کنند.
ناامنی و احساس تنهایی
این طرح واره درمانگر، دادن احساس امنیت و دوست داشته شدن در کودکی را عامل بسیار مهمی میداند و عقیده دارد اگر نتوانیم به کودکان چنین احساسی را منتقل کنیم، آنها در آینده در روابط عاطفی و اجتماعی خود دچار مشکلات زیادی میشوند و برای اینکه احساس ناامنی دوران کودکی را تجربه نکنند سعی میکنند همیشه مطابق میل دیگران رفتار کنند تا طرد و ترک نشوند.
به گفته دکتر بابایی، دمدمی مزاج یا افسرده بودن، زود عصبانی شدن و پرخاشگری کردن و همچنین اعتیاد والدین هم در احساس ناامنی کودکان نقش مهمی دارد که باعث شکل گیری رها شدگی در آنها نیز خواهد شد.
اعتدال، امنیت و همدلی
این روان شناس در پاسخ به این سؤال که چطور میتوان مانع از ایجاد طرح وارههای وابستگی در کودکان شد میگوید: توجه و حمایت زیاد و بیتوجهی و رها کردن کودکان؛ هر دو باعث شکل گیری طرح وارههایی در کودکی میشود که در بزرگسالی، ما را به افرادی وابسته تبدیل میکند که سایه ترس و ناامنی اجازه نمیدهد بتوانیم از لحظات خود لذت ببریم؛ بنابراین مهمترین کار، پیشگیری از به دام افتادن در چنین تلههایی است. ولی متاسفانه اغلب ما تا حدودی وابسته هستیم و ترس از رها شدن و طرد شدن داریم. سؤال مهم آن است که در مقابل این گونه احساسات چه باید کرد؟
بازنگری احساسات
دکتر بابایی در پاسخ به این سؤال که بهترین راه رویارویی ما با ترس از رها شدن توسط دیگران چیست میگوید: معمولاً ما نمیتوانیم به تنهایی با این گونه احساسات و ترس از رها شدن مواجه شویم و باید از متخصص کمک بگیریم.
در واقع ریشه این مشکلات باید توسط متخصص و طرح واه درمانگر بررسی و حل و فصل شود. در غیر این صورت ترس از خیانت، تنها شدن و رها شدن بر بسیاری از عملکردهای دیگر زندگی ما اثر میگذارد و در زمانهای مختلف، ما را آزار خواهد داد.
البته این روان شناس، نقش خود ما را هم در شناسایی ریشه این مشکلات مهم میداند و توصیه میکند شناسایی احساسات و بازنگری آنها میتواند کمک مهمی در این خصوص به ما بکند.
شناسایی احساسات و بازنگری آنها به ما کمک میکند بتوانیم بهتر خودمان را بشناسیم و بپذیریم مشکلاتی داریم که باید سعی در برطرف کردن آنها داشته باشیم.
نقش پذیرش و باور
این روان شناس عقیده دارد اگر ترس از رها شدن داریم باید بپذیریم شاید در کودکی شرایط سخت یا نامطلوبی را تجربه کردهایم که باعث ایجاد چنین احساسی در ما شده است؛ بنابراین میتوانیم کارهایی انجام دهیم که این حساسیتها را کمتر کنند؛ بنابراین احساساتی که مربوط به رهاشدگی هستند باید بازنگری شوند. ضمن آنکه سعی کنیم حساسیتهای خود را به افراد مهم زندگی کمتر کنیم.
شناسایی خطاهای فکری و رفتاری
به گفته دکتر بابایی، ما میتوانیم خطاهای فکری و رفتاری خود را شناسایی کنیم و بپذیریم که خداحافظی و جدا شدن از دیگران به هر شکل، بخشی از طبیعت زندگی است. همچنین نوع انتخاب ما هم در این فرایند بیتأثیر نیست. یعنی وقتی افراد نامطمئن، بیثبات و تنوع طلب را که نمیتوانند متعهد باشند انتخاب کنیم احتمال بیشتری دارد تنهایی و طرد شدن را تجربه کنیم.
او میافزاید پدر مادرها هم با آگاهی از چگونگی شکل گیری طرح وارههای وابستگی در کودکان میتوانند مانع از وابسته شدن بیش ازاندازه آنها شوند و سعی کنند با دادن فضای کافی به فرزندانشان برای تجربه شرایط واقعی یا سخت زندگی، آنها بتوانند به موقع مستقل شوند.