سکته مغزی دومین علت مرگ و میر در ایران شناخته شده است و ارائه خدمات به این افراد، توسط گفتار درمانگر صورت میگیرد. این در حالی است که جامعه ما در ارائه فرد متخصص و مکان مجهز برای ارائه خدمات به این افراد با کمبود و مشکلات جدی مواجه است.
نشستی از سلسله نشستهای ترجمان دانش، یکشنبه ۱۲ آذرماه، در دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برگزار شد. در این نشست لیلا قسیسین، دانشیار علوم توانبخشی و مدیر گروه آموزشی گفتار درمانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، پژوهش خود با عنوان «تجربیات خانوادههای افراد دارای زبان پریشی از موانع و تسهیل کنندههای دریافت خدمات گفتار درمانی در ایران» ارائه کرد.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بیان اینکه سکته مغزی دومین علت مرگ و میر در ایران است، ادامه داد: این در حالی است که در دنیا سکته مغزی سومین عامل مرگ و میر است، به عبارتی، سکته قلبی اولین عامل، سرطانها دومین و سکته مغزی سومین عامل مرگ و میر در جهان هستند.
وی ادامه داد: ابتلا به سکته مغزی عوارض متعددی را برای افراد به همراه دارد که فلج شدن اندامها یکی از این عوارض است. اگر این آسیب در نیمکره چپ مغز رخ دهد، فرد ارتباط کلامیاش را هم از دست میدهد که در اصطلاح به این افراد «افراد دارای زبان پریشی» میگوییم.
مدیر گروه آموزشی گفتار درمانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، خاطرنشان کرد: تاثیرات سکته مغزی نه تنها بر روی فرد، بلکه بر روی خانواده فردی که به سکته مغزی دچار شده، بسیار است. در این خصوص، عمده درمانی که فرد دریافت میکند، درمان توانبخشی است نه درمان دارویی. در مطالعهای که به تازگی درباره عوارض سکته مغزی در آمریکا انجام شده، ذکر شده است که برای خانوادهها ابتدا حرکت مهم است و بعد از آن گفتار.
قسیسین در مورد نوع این پژوهش گفت: این مطالعه از نوع content analysis است، یعنی در این پژوهش ما با افرادی که با این مشکل درگیر هستند، مصاحبه میکردیم و بعد آن اطلاعات مربوطه را تجزیه و تحلیل و عوامل موثر را استخراج میکردیم. همچنین، تمرکز این تحقیق بر روی افرادی است که از نظر ارتباطی دچار مشکل هستند.
وی ادامه داد: ما با ۱۲ خانواده از خانوادههای افراد زبان پریش مصاحبه انجام دادیم و از آنها خواستیم که از عوامل بازدارنده و تسهیل کنندهای که بر درمان تاثیر میگذارد صحبت کنند. ارائه خدمات با مشکلاتی همراه بود از جمله اینکه بیشتر خانوادهها با هزینههای بالای درمان مواجه بودند. برای مثال یکی از خانوادهها ذکر کردند که فرد مبتلا به سکته مغزی بعد این این اتفاق بازنشسته شده و با درآمد ماهانه ۷ میلیون تومان پرداخت یک میلیون تومان برای ۱۰ جلسه درمان در ماه هزینه زیادی است.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با تاکید بر اینکه رفت و آمد به درمانگاهها از دیگر عوامل آزار دهنده برای این افراد است، افزود: این افراد برای سوار و پیاده شدن از ماشین نیاز به کمک دارند. همچنین با توجه به هزینه بالای ویلچر، بسیاری از خانوادهها توان خرید ویلچر را ندارند.
قسیسین محدودیت در دسترسی به گفتار درمانگرها را از دیگر مشکلات این افراد دانست و گفت: عامل دیگری که هم بازدارنده است و هم تسهیل کننده، «پزشکان» هستند. درمانهای توانبخشی یک زمان طلایی دارد، این زمان ۶ ماه الی یک سال بعد از حادثه است، در حالی که بسیاری از پزشکان زمان توانبخشی را به تعویق میاندازند و راه رفتن را به گفتار درمانی اولویت میدهند. همچنین، بسیاری از پزشکان به کاردرمانی، فیزیوتراپی و توانبخشی بیماران معتقد نبودند و نکته عجیب اینکه بسیاری از پزشکان معروف اصفهان چنین تفکری داشتند.
وی ادامه داد: در این پژوهش یکی دیگر از عوامل موثر، سن بیماران بود. برای مثال اگر بیمار در دوره سالمندی به سر میبرد و سن او ۷۰ سال یا بیشتر بود خانواده تمایلی نداشتند که برای درمان و بهبودی او هزینه کنند و ترجیح میدادند چنین هزینهای را برای درمان افراد جوانتر خانواده صرف شود.
مدیر گروه آموزشی گفتار درمانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، از زمان برگزاری جلسات، بهعنوان یکی از عوامل بازدارنده در درمان یاد کرد و اظهار کرد: برای مثال بیمار ساعت ۱۱ بیدار میشد و زمانی که خانواده بیمار به همراه او به محل درمان میرسیدند، مرکز درمان تعطیل شده بود.
وی ادامه داد: همچنین در خصوص محل درمان، مشکلاتی مانند خراب بودن آسانسور یا باریک بودن راهروها و دهانه ورودی مراکز نیز از مواردی است که برای بیماران و خانوادههای آن ها محدودیتیهایی را ایجاد میکند. علاوه بر این، خود خانواده ها نیز یک عامل بازدارنده و تسهیل کننده بودند. برای مثال خانواده های کم جمعیت خود یک عامل بازدارنده هستند. از طرف دیگر شاهد این بودیم که برخی از خانوادهها به پدر خانواده و درمان او در مقایسه به درمان مادر خانواده بیشتر اهمیت میدادند و این بسیار تاسف برانگیز است.
قسیسین عنوان کرد: بر اساس گفته وزارتخانه، به افراد مبتلا به سکته مغزی، خدماتی از جمله ۱۵۰ جلسه فیزیوتراپی در سال، ۱۰۰ جلسه گفتار درمانی و ۱۰۰ جلسه کاردرمانی به صورت رایگان ارائه میشود، اما در حقیقت چنین دستورالعملی ضمانت اجرایی ندارد. زیرا بیمارستانها میگویند بودجهای برای ما وجود ندارد تا این برنامه را اجرا کنیم و در نتیجه پرداخت چنین هزینههایی برای خانوادهها بسیار مشکل ساز است.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، در پایان خاطر نشان کرد: دو مورد از آسیبهای سکته مغزی که گفتار درمانگر در بهبود آن نقش دارد، مشکلات ارتباطی و بلع (غذا خوردن) است که هر دو بر روی کیفیت زندگی بیمار و خانواده او بسیار تاثیرگذار هستند. ارائه خدمات به این افراد، توسط گفتار درمانگر صورت میگیرد، در صورتی که جامعه ما در ارائه فرد متخصص و مکان مجهز برای ارائه خدمات به این افراد با کمبود و مشکلات جدی مواجه است.