«هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد»، این مصرع حافظ شیرین سخن، از قرن هشتم هجری تا کنون ورد زبان پیر و جوان و حتی بچه مدرسه ای ها شده اما امروز و در قرن ۱۵ خورشیدی این گفته برای برخی چهره های مشهور نه تنها هیچ محلی از اعراب ندارد، بلکه آنها پارافراتر گذاشته و حرف زدن بی پرده و راندن هر سخن ناپسندی بر زبان خود در هرموقعیت و مکانی را عین جسارت و شجاعت می خوانند و رعایت ضرب المثل فوق را «ریاکاری» می پندارند.
خداداد عزیزی نمونه بارز این طیف است. ملی پوش و چهره محبوب در سال های نه چندان دور و کارشناس(!) بی پروا و جنجالی این روزهای فوتبال ایران که در توجیه رفتار ناپسندش، خود را «نترس» معرفی می کند. بازیکنی که روزی با گل صعود ایران به جام جهانی در صدر اخبار ورزشی قرار گرفت و امروز با جار و جنجال و به کاربردن الفاظ رکیک در جعبه جادو، تیتر رسانه ها شده است. برای امثال عزیزی، محبوب یا منفور بودن فرقی ندارد، آنها عطش دیده شدن دارند؛ به هرقیمتی.
این عطش سیرناپذیر باعث می شود خداداد، درست یک هفته بعد از آن الفاظ ناشایستی که در برنامه قرعه کشی جام جهانی در رسانه ملی و پخش زنده تلویزیونی بر زبان راند، در فولادشهر نه تنها بابت آن اتفاق و حرف ها ذره ای احساس ندامت و پشیمانی نکند بلکه بار دیگر و این بار در میکسدزون خبری همان لغات را جلوی دوربین خبرنگاران تکرار و تأکید کند که اینها دال بر سرنترس داشتن او و ترسو بودن بقیه است!
مدیر تیم فوتبال تراکتور پس از توقف تیمش در برابر ذوب آهن ابتدا از رفتار قاضی دیدار با تی تی ها گله کرد. خداداد سپس زمین و زمان را به هم بافت تا ثابت کند ناکامی های شاگردان اسکوچیچ در فصل جاری ناشی از ناداوری ها و دست های پشت پرده ای است که نمی خواهند قهرمانی تراکتور تکرار شود. جالب آنجاست که عزیزی در حالی از تبانی برای قهرمان نشدن تراکتور در این دوره از رقابت های لیگ برتر سخن می راند که همزمان تأکید می کرد قهرمان شدن تراکتور در فصل پیش حاصل تلاش جمعی سرخپوشان تبریزی بوده و به شدت از حرف هایی که درباره نقش عوامل پشت پرده در کسب جام طلای لیگ ۲۴ توسط این تیم داشت شاکی بود.
علاوه بر این گفته های ضد و نقیض و اصرار خداداد بر به کار بردن کلمات ناشایست پس از بازی با ذوب آهن، مدیر تیم تراکتور در طول بازی در واکنش به هوادارانی که از روی سکوها علیه او شعار می دادند حرکتی نشان داد که از دید خبرنگاران پنهان نماند و توسط دوربین ها شکار شد؛ اما عزیزی نه تنها بابت آن عذرخواهی نکرد بلکه تعداد کم هواداران تیم اصفهانی را به تمسخر گرفت. بله شاید در این یک مورد حق با خداداد باشد و طرفداران تیم ذوب آهن به پرشماری تی تی ها نباشند اما باز جای شکرش باقی است که این تعداد کم بابت رفتار بزرگ ترهای تیم محبوب خود خجل نیستند. آنها دلشان قرص است که وقتی سکاندار تیمشان در کنفرانس خبری صحبت می کند یا کنار زمین تیمش راه هدایت می کند، وقار و احترام از کلام و رفتارش بیرون می ریزد، چرا که اسطوره سبزها برخلاف خداداد به خوبی می داند کسی که اسم و رسمی دارد، هر کلمه اش وزن و عیار خاصی دارد و کردارش زیر ذره بین قرار می گیرد. قاسم حدادی فر حتی اگر امروز مربی معمولی یک تیم متوسط و کم هوادار باشد بهتر از خداداد به مسئولیت اجتماعی خود واقف است و البته عزیزتر است ولو اینکه به اندازه عزیزی مشهور نباشد.
خداداد اما برعکس است؛ او این روزها بار دیگر شهره عام و خاص شده اما به همان میزان محبوبیتش را از دست داده است. اما خداداد به قول خودش با شجاعت(!) حرف می زند، بعد هم که سخنانش حاشیه ایجاد می کند دوباره بدون فکر و با جسارت بیشتر از گفته هایش دفاع می کند و آنقدر این چرخه را تکرار می کند تا مبادا از صدر اخبار به ذیل آید؛ البته در این میان انحطاط و سقوط اخلاقی برای او هیچ محلی از اعراب ندارد. خداداد عزیزی در حالی به خبرنگارانی که از گفتار ناپسند او در پخش زنده گله داشتند با کنایه به «ریاکار» بودن آنها عنوان کرد که «به ریش نیست به ریشه است» که خود ازیاد برده اگر «ریشه» سست شود، درخت هرچقدر هم قد کشیده باشد، خشک می شود. جان کلام را حضرت علی(ع) به خوبی ادا کرده: «زبانِ آدمی، کلید شخصیت اوست؛ پیش از آنکه کلام از دهانت خارج شود، آن را مزه مزه کن.» ولی مشکل دقیقاً همینجاست: امثال خداداد نه فرصت مزه مزه کردن لغات را به زبان خود می دهند، نه علاقه و توجهی به مسئولیتپذیری در برابر کلام و رفتارشان دارند. زبان این دسته از افراد بی محابا می تازد تا ثابت کند «از کوزه همان تراود که در اوست»!
مرضیه غفاریان








