تا بوده برای «مال بد» هیچ جایی بهتر از «بیخ ریش صاحبش» پیدا نمی شده، شاید برای همین هم هست که هیچ تیمی تاکنون برای جذب طارمی دست به جیب نشده است. با اینکه مدتهاست نام چند باشگاه از ترکیه و برزیل گرفته تا انگلیس در فهرست مشتریان پروپاقرص(!) مهاجم ایرانی اینتر گنجانده شده؛ اما واقعیت این است که فعلاً هیچیک از آنها برای افزودن این بازیکن ۳۳ ساله به سبد خرید تابستانی خود زیربار پرداخت ۸ میلیون یورو به باشگاه ایتالیایی نرفته اند. سردمداران اینتر هم که تابستان سال گذشته برای انتقال طارمی از پرتغال به تیمشان هزینه قابل توجهی کرده اند می خواهند حداقل با فروش او بخشی از سرمایه از کف رفته خود را برگردانند؛ به این ترتیب این روزها شاهد کش مکشی عجیب سر نخواستن مرد شماره یک خط حمله تیم ملی ایران هستیم؛ از یک سو، پسربوشهری هیچ جایگاهی در برنامه نراتزوری برای فصل آینده ندارد و از سوی دیگر، مشتریان بالقوه طارمی نیز بخاطر رقم بالای او، عطای جذبش را به لقایش بخشیده اند و به صورت جدی پیش قدم نمی شوند.
حال و روز طارمی در این یکسال مصداق بارز سقوط از عرش به فرش است؛ فوتبالیستی که در بازار تابستانی فصل پیش مشتریان صف کشیده اش برای پیشی گرفتن در جذب او سرو دست می شکستند اما امروز در نقطه ای ایستاده که خواستگاران نه چندان معتبرش یکی یکی بی خیال او شده و پا پس میکشند. پربیراه نیست اگر مدعی شویم این تحولات نتیجه عملکرد چشمگیر طارمی در پریمیرا لیگای پرتغال و درخشش در خط حمله پورتو و در مقابل، کارنامه نه چندان دندانگیرش در سری A با پیراهن اینترمیلان بوده است. افزون بر این، ورود به ۳۳ سالگی و محدودیتهای سنی این بازیکن نیز بیتأثیر در وضعیت نا مطلوب فعلی اش نبوده است.
شاید بهتر بود پسربوشهری فوتبال ایران فصل گذشته ساز جدایی از پورتو کوک نمیکرد. با توجه به جایگاه ثابت طارمی در ترکیب اصلی اژدهایان و عملکرد درخشانش در خط حمله این تیم پرتغالی، ادامه روند موفقیت آمیز او در پریمیرا لیگا دور از انتظار نبود. شاید اگر مهدی به جای انتقال شتاب زده به ایتالیا به گلزنی های پی در پی خود در پورتو ادامه میداد، دستکم امروز در فهرست نفرات اصلی فصل آینده تیمش باقی می ماند، نه اینکه به عنوان نخستین بازیکن به درب خروج از باشگاه هدایت شود؛ آن هم در شرایطی که هیچ تیمی حاضر به پرداخت مبلغ درخواستی نراتزوری ها برای خرید او نیست.
برخلاف آنچه طارمی در سر می پروراند، کوچ به سرزمین چکمه نه تنها سکوی پرتابی برای او نشد، بلکه سرآغاز قرار گرفتنش در سراشیبی سقوط شد. حضور در لیگی پرفشار و سخت مانند سری A، آن هم زمانی که طارمی در سومین دهه از عمرش قرار داشت، تصمیمی پرریسک بود که نه از نظر فنی به ثمر نشست و نه از نظر حرفه ای دستاوردی برای او و تیمش در پی داشت. حالا نتیجه آن انتخاب اشتباه و تصمیم جاه طلبانه، از دست رفتن جایگاه سابق، افت ارزش مهاجم ایرانی در بازار و کاهش چشمگیر اعتماد و اشتیاق مشتریان برای جذب بازیکنی شده که همین یکسال پیش و در بازار داغ تابستانی، خواستگاران سمجی از بهترین باشگاه های اروپایی برای او به صف شده و هریک حاضر بودند برای ربودن گوی سبقت از رقبای خود هرچه طارمی میخواهد با دل و جان از جیب مبارکشان خرج کنند؛ به امید آنکه جواب «بله» را از دهان او بشنوند. سرنوشت طارمی، حکایت همان مالی است که روزگاری نه چندان دور به دلیل کیفیت بالایش روی زمین نمی ماند؛ اما اکنون با افت محسوس خود، هیچ جایی جز بیخ ریش صاحبش ندارد!
مرضیه غفاریان








