- روزنامه زاینده رود - https://zayanderoodonline.ir -

وقتی «حُبِ رفتن»، از «محبوبیت ماندن» پیشی می گیرد

خبر رسیده که محمدمهدی محبی ساز جدایی کوک کرده است. گفته می‌شود این پدیده فصل گذشته سپاهان و لیگ برتر چند پیشنهاد خارجی دارد ولی تا لحظه تنظیم این یادداشت نه خواستگارانش را با جواب مثبت دل خوش کرده و نه تمایل قرصی به ماندن در جمع طلایی پوشان از خود نشان داده است. او در حالی بین ماندن و رفتن معلق مانده که از «احمد گروزنی» به عنوان یکی از جدیدترین مشتریانش نام برده می شود؛ تیمی که فصل قبل را با ایستادن در رده سوم لیگ برتر روسیه به پایان رسانده؛ البته از پایین جدول! واقعاً چنین پیشنهادی می‌تواند مقصد جذابی برای ستاره سپاهان در این سن و با این شرایط باشد؟

حال و روز این روزهای محبی و سپاهان، ناخودآگاه داستان مشابه فصل گذشته محمدجواد حسین نژاد و طلایی پوشان اصفهانی را به ذهن ها متبادر می کند. ستاره جوانی که با عملکرد درخشان در مستطیل سبز با پیراهن زرد، پدیده لیگ بیست و سوم شد و در پایان فصل با اصرار بر لژیونر شدن از ارتش طلایی جدا شد. جالب آنجاست که مقصد او نیز سرزمین تزارها بود؛ دقیقاً همانجایی که حالا آخرین مشتری محبی از دل آن بیرون آمده است. حسین‌نژاد ترجیح داد به ‌جای ادامه مسیر با بازی برای یکی از تیم های مدعی لیگ برتر ایران، فصل گذشته را با پیراهن دینامو مخاچ‌قلعه به پایان برساند؛ تیمی که در نهایت به ایستادن در رده یازدهم لیگ برتر روسیه قناعت کرد و ستاره سابق سپاهان نیز در مجموع در ۱۰۵۳ دقیقه بازی برای این تیم روس، ۳ گل و ۳ پاس گل در کارنامه فوتبالی خود در فصل ۲۰۲۵-۲۰۲۴ ثبت کرد. عملکردی نه چندان چشمگیر و نه آنقدر قوی که بتواند آینده‌ این ملی پوش کم سن و سال ایرانی را در دنیای توپ گرد تضمین کند. آن هم در حالی که محمدجواد تنها ۲۲ سال دارد و اگر کمی صبر می کرد مطمئناً با ادامه درخشش در آسمان فوتبال ایران، الان خواستگاران پرآوازه تری از لیگ های معتبرتر اروپایی برای جذب او پشت درب باشگاه سپاهان صف کشیده بودند.

حالا محبی ۲۵ ساله در دو راهی ای قرار گرفته است که فصل پیش ستاره ۲۱ ساله سپاهان آن را با انتخاب مسیر جدایی و کوچ از اصفهان و ایران پشت سرگذاشت و عاقبت نه چندان درخشانش هم روشن تر از روز است. البته حسین ‌نژاد اولین بازیکنی نبود که چنین راهی را برگزید. پیش از او نمونه هایی از این دست، کم نداشتیم. بخواهیم از همین سپاهان مثال بزنیم می توانیم به مهرداد محمدی اشاره کنیم؛ وینگری که در ۲۶ سالگی و پس از درخشش در جمع شاگردان طلایی پوش قلعه نویی، نصف جهان را به مقصد پرتغال و تیم داس آوس ترک کرد، مهرداد اما یکسال بعد و پس از سقوط این تیم از پریرما لیگا راهی لیگ ستارگان قطر شد. او چهار سال متوالی در تیم های العربیه و السیلیه مسیری را پیمود که نه به رشد حرفه‌ای ‌اش در فوتبال کمکی کرد، نه به تعبیر آرزویش برای حضور در تیم ملی منجر شد. قُل میلاد محمدی در نهایت در حالی که وارد سومین دهه زندگی خود شده بود با پوشیدن پیراهن استقلال به لیگ برتر بازگشت؛ اما امروز سرمربی این تیم هم برای نگه داشتن او در جمع  شاگردان آبی پوش خود در پایتخت دو دل است. فاجعه آنجاست که گفته می ‌شود تنها پیشنهاد جدی این روزهای مهرداد، از آپولون اسمیرنیس رسیده؛ تیمی در لیگ ۳ یونان!

نمونه از این قبیل بازیکنان نه تنها در تیم سپاهان که در فوتبال ایران کم نداشته ایم و نداریم. بازیکنانی که به محض اینکه با اندکی درخشش در آسمان لیگ برتر کشورمان سرزبان ها افتادند، ترجیح دادند به هر قیمتی که شده به رؤیای لژیونر شدن خود جامه عمل بپوشانند؛ حتی به بهای گزاف خاموش شدن و حذف تدریجی و بعضاً یکباره از آسمان فوتبال. باید منتظر ماند و دید آیا محمدمهدی محبی در نهایت تصمیم می‌گیرد با بله گفتن به خواستگارانش ولو از لیگ های نه چندان مطرح، طعم تلخ گزیده شدن از همان سوراخی را بچشد که پیش از او ستاره های جوان دیگری گزیده شده ‌اند؟ آیا او هم اصرار دارد همان مسیری را برود که مهردادها و حسین‌نژادها رفتند و عاقبتشان ختم به خیر نشد؟

یا اینکه نه، محبی صبر می کند و در سپاهان به درخشش خود ادامه می دهد تا بلکه در ادامه مشتریان بهتری برای جذب او سرو دست بشکنند و نامش روی میز باشگاه ‌هایی قرار بگیرد که فقط خارجی بودن را یدک نمی کشند؛ بلکه مقصدی در خور برای پیشرفت ستاره های جوان فوتبال ایران به حساب می آیند.

 

مرضیه غفاریان