رامین رضائیان، فردا این شانس را دارد که با گشودن سنگر ملوانان، هم راه قهرمانی استقلال در جام حذفی را هموار کند و هم عنوان آقای گلی این رقابتها را از آن خود سازد. این اتفاق، هرچند در نگاه نخست میتواند خبری خوش برای این بازیکن و تیمش باشد اما در حقیقت بار دیگر پرده از بحرانی جدی برمیدارد؛ بحرانی که نه فقط عملکرد مهره های هجومی، بلکه ساختار گلزنی در فوتبال ایران را به چالش کشیده است.
بازیکنی که وظیفه اصلیاش در خط دفاع و بال راست تعریف میشود، نه تنها با به ثمر رساندن ۱۰ گل و ثبت ۳ پاس گل به نام خود در لیگ برتر مؤثرترین ستاره تیمش در خط حمله بوده، بلکه حالا بار دیگر در قامت تهدیدی جدی برای مهاجمان فوتبال کشورمان، در یک قدمی تصاحب عنوان آقای گلی جام حذفی قرار گرفته است. این موضوع بار دیگر زنگ خطر را برای باشگاه های ایرانی به صدا در می آورد؛ زنگ خطری که تبعات آن در آینده نه چندان دور دامنگیر تیم ملی هم خواهد شد.
اینکه یک مدافع به تنهایی با به ثمر رساندن یک سوم گل های تیمش جور مهره های هجومی آبی پوش را کشیده، تنها یک آمار قابل توجه نیست. بلکه پرده از یکی از اساسیترین ضعفهای ساختاری تیمهای لیگ برتر برمیدارد؛ لیگی که مهاجمان کم زهر آن کارآیی چندانی در گشودن سنگر رقبا از خود نشان نداده اند.برخی مهاجمان حتی توان شکستن سدهای دفاعی معمولی را ندارند و گروهی دیگر هم مدتهاست عطش گلزنی خود را از دست دادهاند. این بحران، البته فقط دامان استقلال را نگرفته و مسئلهای فراگیر در فوتبال ایران است. کافی است نگاهی به جدول گلزنان لیگ برتر بیندازید تا همه چیز دستتان بیاید: صدرنشین این جدول تنها ۱۴ گل زده، یعنی بهطور میانگین کمتر از یک گل در هر دو بازی! اوضاع در جام حذفی وخیم تر است. در رقابتی که تیمهای مدعی با بازیکنان هجومیشان نتوانستهاند اثر خاصی بر جای بگذارند، این سلمان بحرانی، هافبک شهرداری نوشهر از لیگ یک است که تنها با ۳ گل زده، بر صدر جدول گلزنان تکیه می زند. جای تعجب نیست که در این شرایط مدافعی چون رامین رضائیان فرصت درخشش و پیشی گرفتن از مهاجمان را پیدا میکند.
اما داستان فقط گل نزدن مهاجمان و سبقت مدافعان نیست؛ مشکل آنجاست که مدافعانی چون رضائیان، وقتی مجبور میشوند بار هجومی تیم را به دوش بکشند، طبیعتاً نمیتوانند به شکل کامل در وظایف دفاعی خود ایفای نقش کنند. عقبماندن خط دفاع از مهاجمام رقیب، افت تمرکز مدافع، افزایش فضای خالی پشت مدافعان و بینظمی در ساختار تیمی، همگی از تبعات این جابه جایی عملکردی هستند، تبعاتی که برای استقلال خیلی گران تمام شد. تیمی که در این فصل با دریافت ۳۳ گل در ۳۰ بازی، نه تنها از کورس با مدعیان جاماند بلکه به رتبه نهم جدول سقوط کرد.
اما ماجرا به همینجا ختم نمی شود. کافی است کمی پا را فراتر بگذاریم و عملکرد مهاجمان لیگ برتر خلیج فارس ایران را با گلزنان لیگهای کشورهای منطقه مقایسه کنیم تا به عمق فاجعه پی ببریم. آقای گل لیگ حرفهای عربستان در این فصل ۲۵ گل به ثمر رسانده، برترین گلزن لیگ ستارگان قطر هم ۲۳ گل و در امارات هم عدد ۱۹ در کارنامه بهترین مهاجم ادونک لیگ درج شده؛ یعنی در مجموع ۵ تا ۱۱ گل بیشتر از آقای گل ایران!
این اختلاف فاحش مهره های هجومی لیگ برتر کشورمان با مهاجمان کشورهای همسایه، یکی از عوامل اصلی شکستهای متوالی باشگاههای ایرانی در رقابت با حریفان آسیایی است. مشکلی که نه مربوط به این فصل بوده و نه موقتی است؛ بلکه هر فصل هم عمیقتر میشود. بهترین شاهد بر این مدعا هم آنکه شهریار مغانلو در لیگ ۲۳ با ۱۶ گل به عنوان آقای گلی لیگ رسید و امیرحسین حسین زاده در فصل جاری با ۱۴ گل کفش طلای این رقابت ها را از آن خود کرد! از اینها بدتر اینکه در این لیگ رضائیانها ناچارند جای خالی مهاجمان را پر کنند و تا زمانی که در بر همین پاشنه بچرخد، فوتبال ایران نهتنها در رقابتهای داخلی از جذابیت و کیفیت تهی خواهد بود، بلکه در عرصه باشگاهی در آسیا نیز نه تنها رنگ جام را نخواهد دید بلکه باید خواب صعود به مراحل بالاتر را ببیند! و باز هم ماجرا به همین ها ختم نمی شود؛ با این فرمان که مهره های هجومی فوتبال ایران پیش می رانند، تیم ملی هم در بهترین حالت ممکن می تواند صعود زودهنگام به جام جهانی را جشن بگیرد اما در آوردگاههایی چون جام ملتهای آسیا یا جام جهانی، در لحظههای سرنوشتساز بار دیگر پشت درهای بسته خواهد ماند.
وقت آن رسیده که کرسینشینان باشگاهها در بحبوحه نقلوانتقالات تابستانی، تنها به شکار شاهماهیها و پُر کردن سبد خرید خود فکر نکنند. این تعطیلات، فرصتی است برای ترمیم واقعی نقاط ضعف تیم ها؛ نه فقط با اضافهکردن چند نام تازه و دهن پرکن، نه فقط با انفجار بمب جلوی درب باشگاه، بلکه با بازنگری در روح و ساختار تیم. بهتر است در کنار جذب بازیکن، در تمرینات هم فکری اساسی به حال عطش گلزنی مهاجمان شود؛ عطشی که اگر بیدار نشود، بار دیگر باید چشم به مدافعان دوخت و برای گشودن سنگر رقبا دست به دامن رامینها شد و باز «روز از نو، روزی از نو».
مرضیه غفاریان