محمد ربیعى که در لیگ ۲۳ و پس از ۲۲ سال حضور درجرگه مربیان از رفسنجان به نصف جهان آمد تا هدایت گاندوها را در اختیار بگیرد پس از به صدا در آمدن سوت پایان لیگ ۲۴ نیمکت ذوب آهن را ترک کرد. این سکاندار جوان که پیش از این موفق شده باعبور از راه هاى پرتلاطم درلیگ هاى مختلف و درگرماى بندر، سرماى اردبیل و همچنین روزهاى کویرى رفسنجان تیمش را به سلامت به لنگرگاه برساند پس از کسب دو رده پنجمی و ششمی برای سبزپوشان اصفهانی در دو فصل حضورش در این تیم، راهی لرستان شد تا در لیگ ۲۵ با بر تن کردن رداى سرمربیگرى سبزپوشان خرم آبادی چالش جدیدی را در این عرصه تجربه کند.
«آقای خاص فوتبال ایران» با سابقه ۵ فصل حضور بر روی نیمکت مربیان لیگ برتری اگرچه نتوانسته در جمع هم قطاران پرافتخار و جام دارش در لیگ برتر قرار گیرد، اگرچه حتی در کسب سهمیه برای تیم خود هم ناکام بوده اما در این مدت کوتاه حضورش در بالاترین سطح فوتبال باشگاهی کشور کارنامهای قابل دفاع ارائه کرده است. ربیعیِ ۴۳ ساله مدتهاست از آن فرد تازهکاری که بین اهالی فوتبال در ایران به مربی تئوریک و علمی زبانزد بود، فرسنگها فاصله گرفته است. او از سال ۸۱ تا به امروز و به ویژه از لیگ بیستم که پای به لیگ برتر گذاشته، آنقدر روی نیمکت تیمهای مختلف پیراهن پاره کرده که دستکم در دو فصل گذشته بارها به تیمهای بزرگی چون پرسپولیس، استقلال، سپاهان و فولاد لینک شد؛ اما این موضوع هیچگاه از شایع شدن نامش به عنوان یکی از گزینه های مدنظر این باشگاه ها فراتر نرفت. در این میان اگرچه قرارداد او با باشگاه ذوب یکی از مهمترین موانع برای نشستن ربیعی روی نیمکت تیم های مدعی بود اما اینکه او پس از جدایی از سبزپوشان اصفهانی سکان هدایت سبزپوشان خرم آبادی را به دست گرفت این فرضیه را به ذهن متبادر می کند که شاید ربیعی هنوز آمادگی پذیرفتن چالش هدایت تیمهای بزرگتر را در خود نمی بیند. یا شاید ترجیح میدهد در تیمهایی با حاشیه و فشار کمتر؛ اما با چشمانداز صعود به جمع مدعیان، کار کند. شاید تخصص فعلی «آقای خاص فوتبال ایران» در همین خلاصه شود؛ رساندن تیمها به رتبهای تکرقمی و نهایتاً ایستادن در جایگاه پنجم جدول.
اما نباید این نکته را هم فراموش کرد که ربیعی زمانی که از رفسنجان به اصفهان آمد، یکی از دلایل جداییاش از جمع نارنجیپوشان را قناعت مدیران مس به همان جایگاه پنجم عنوان کرد و این خود بهترین شاهد بر این مدعاست که سرمربی جوان لیگ برتر اهل رکود نبوده و برای اهدافی فراتر به نصف جهان آمده بود. وگرنه هیچ دلیلی نداشت ربیعی تیمی را که خود به لیگ برتر رسانده و به آن دل بسته بود، رها کند و سکان تیمی را در دست گیرد که از روزهای اوجش فاصله گرفته بود. او بار دیگرو اینبار روی نیمکت گاندوها، پروژه صعود به جمع مدعیان را از سر گرفت و در نیل به این مهم نیز موفق ظاهر شد. هرچند فصل گذشته، با وجود تلاش برای کسب سهمیه، به دلیل محدودیت بودجه و عدم حمایت مالی در جذب بازیکن، ناکام ماند و در نهایت از جمع سبزپوشان اصفهانی جدا شد. چرا که کرسی نشینان باشگاه ذوب آهن با رونمایی از سیاست «بازیکنسازی» خود، که در تضاد کامل با فلسفه ربیعی بود، عملاً آب پاکی را روی دست این سکاندار جوان ریختند.
اکنون در حالی که مدیر خیبر مدعی شده به دنبال کسب رتبه تکرقمی با حضور ربیعی روی نیمکت سبزپوشان خرم آبادی است، بار دیگر این فرصت برای ربیعی فراهم شده تا تیمی را از جمع پنج تیم انتهای جدول جدا کرده و به جمع ۵ تیم بالانشین لیگ برساند. خدا را چه دیدید؟ شاید در خرم آباد سیاست مدیران این باشگاه با ربیعی همخوانی بیشتری داشت. هیچ بعید نیست او بتواند رؤیای کسب سهمیه را در تیمی که دومین فصل حضورش در لیگ برتر را تجربه میکند، به واقعیت تبدیل کند. شاید ربیعی در ردای مربیگری خیبری ها به «آقای مأموریتهای غیرممکن» ملقب شود؛ مأموریتی که در اصفهان ممکن بود؛ اما با بیتوجهی و بیمیلی مدیران ذوب آهن، پیش از اجرا، متوقف شد چرا که «باور» به آن هرگز در زمین این باشگاه جوانه نزد.
برای محمد ربیعی، خیبر خرمآباد شاید آخرین ایستگاه قبل از اثبات باشد؛ اثبات اینکه او فقط مرد نیمکت تیمهای متوسط نیست. اما این بار همهچیز بسته به یک چیز است: آیا تیم لرستانی هم قانع به بقا یا کسب رتبه ای تک رقمی است یا رؤیای تبدیل شدن به یکی از قطبهای جدید فوتبال ایران را در سر می پروراند؟
مرضیه غفاریان








