فوتبال همین است؛ گاهی یک پاس بهنگام و یک لحظه درخشش برای برگرداندن ورق به سود خود کافی است. همانطور که مهدی طارمی، با پاس تکضرب خود در مصاف با بارسلونا و تأثیرگذاری روی گل برتری اینتر در این دیدار حساس، راه آشتی با منتقدانی را هموار کرد که پیشتر به ناتوانیاش در تطبیق با فوتبال ایتالیا اشاره میکردند. در دنیای بیرحم و بیحوصله فوتبال، همانطور که یک اشتباه برای از عرش به فرش افتادن ستاره ها کفایت می کند، گاهی هم در یک آن میتوان از نیمکت فراموشی، به صدر اخبار برگشت. پسر بوشهری فوتبال ایران از همان «آن» بهره برد تا داستان تازهای را در فوتبال خود آغاز کند؛ البته به امید آنکه ادامه این داستان را با درخششهای پیاپی و سرفصلهایی بهتر در مستطیل سبز به نگارش درآورد.
طارمی، پس از سالها درخشش در پرتغال، بالاخره تابستان گذشته برای تکمیل خط حمله پرترافیک نراتزوری، راهی ایتالیا شد. اما این مهاجم ایرانی تا پیش از دیدار اینتر و بارسا در نیمه نهایی لیگ قهرمانان، نتوانسته بود در ترکیب پرستاره سیمونه اینزاگی عملکرد قابل دفاعی داشته باشد؛ او فرسنگها از مهاجم فرصتطلب پورتو فاصله داشت. همین کافی بود تا مهدی در ایتالیا، سیبل انتقادات شود؛ هر روز و هر ساعت. اگرچه طارمی مصدومیت و افت بدنی را دلیل ناکامیاش در ترکیب اینتر میدانست اما منتقدان آن را بهانه ای بیش نمی دانستند. آنها بر این باور بودند که این مهاجمی با تجربه باید زودتر با شرایط جدیدش کنار میآمد و در ترکیب تیم تأثیرگذار ظاهر می شد.
پسربوشهری فوتبال ایران هم خوب میدانست بهانه تراشی در فوتبال اروپا هیچ محلی از اعراب ندارد. او به خوبی آگاه بود حتی اگر کارنامهاش پر از گل و پاس گل باشد، اگر در لحظه مناسب ندرخشد، همه چیز را به سرعت از دست میدهد. آن لحظه اما سرانجام برای مهدی از راه رسید. در شبی بزرگ و در برابر حریفی بزرگ، طارمی پاس گلی داد که نهتنها زمینهساز صعود تیمش به فینال شد، بلکه موقتاً او را که تا پیش از آن به درب خروج از اینتر نزدیک شده بود از فهرست فروش این باشگاه ایتالیایی، بیرون آورد. هرچند برخی بر این باورند که دلیل ماندگاری احتمالی مهاجم ایرانی در اینتر بیش از آنکه به پاس طلایی او مربوط باشد، به نبود مشتری جدی برای بازیکنی ۳۲ ساله در بازار برمی گردد اما نمیتوان انکار کرد که طی هفتههای اخیر، معادلات برای طارمی در اینتر تغییر کرده است. پس از آن پاس گل طلایی در لیگ قهرمانان، گرفتن پنالتی حساس در بازی اخیر نراتزوری در سری A، حضور پررنگ تر از قبل در فاز هجومی اینترمیلان و مهمتر از همه، تغییر لحن منتقدانی چون کاپلو که حالا مهاجم ایرانی اینتر را یکی از کیلدهای قهرمانی این تیم معرفی می کنند، همه نشان از بازگشت تدریجی طارمی دارد.
حالا رسانهها دوباره درباره پسر بوشهری فوتبال ایران مینویسند. البته این بار نه درنقد عملکرد او و نه حتی برای شمردن تعداد گلهایش، بلکه برای «آنی» که یادآور شد طارمی هنوز می تواند تأثیرگذار باشد. اما آیا این بازگشت موقتی است یا اینکه او در ادامه فصل هم نقشی پررنگتر در داستان نراتزوری ایفا خواهد کرد؟ جواب این سئوال را گذر زمان مشخص می کند، شاید همین بازی فردا شب اینتر در سری A در برابر لاتزیو؛ اما فارغ از اینها نکته مهم آن است که طارمی در دهه سوم زندگی اش قرار دارد. اگرچه فیزیک این بازیکن همچنان قابل اتکا است اما نمی توان منکر شد طارمی همچنان از روزهای اوجش در پورتو فرسنگ ها فاصله دارد و فرصت زیادی برای بازگشت به آن دوران هم ندارد. شاید اگر این ستاره ایرانی زودتر راه اروپا را پیش میگرفت و با آن انتخاب اشتباه به مقصد ترکیه و قطر با توجیه «خیریت» مسیر خود را دور نمی کرد، حالا جایگاهش در سطح اول فوتبال جهان محکمتر بود.
اما ماجرا فراتر از پسربوشهری فوتبال ایران است؛ فاجعه آنجاست که این داستان مختص او نیست. در فوتبال این مرزو بوم، ستارهها اغلب دیر کشف و دیرتر آز آن باور میشوند و گاهی آنقدر دیر فرصت عرض اندام پیدا میکنند که پیش از دیده شدن، بخشی از توان و عطش خود را از دست می دهند. بهترین شاهد برای این مدعا ترکیب تیم ملی کشورمان است؛ جایی که با حضور پررنگ طارمی و آزمون، مهره های هجومی جوان تر مجالی برای خودنمایی در خط حمله این تیم نمی یابند. کمتر سرمربی ای پیدا می شود که ریسک میدان دادن به ستاره های نوظهور برای آزمون و خطا را به جان بخرد. این یعنی فوتبال کشورمان ممکن است پُر باشد از طارمیهایی که هیچوقت آن لحظه طلایی را برای اثبات خود نیافتند؛ طارمیهایی که اگر زودتر دیده میشدند، شاید حالا شاهد وایرال شدن قصه عملکرد درخشان آنها در لیگ های معتبر جهان بودیم و شاید آینده تیم ملی هم با حضور آنها جور دیگری رقم میخورد.
درخشش دیرهنگام «شاهزاده ایرانی» در اروپا، تنها روایتی درباره درخشش یا خاموشی یک ستاره نیست؛ بلکه هشداری است از آسمانی که در آن ستارهها دیر طلوع میکنند. طارمی هنوز فرصت دارد؛ برای تأثیرگذاری در اینتر و درخشش دوباره؛ اما آسمان فوتبال ایران، پر است از ستاره هایی چون طارمی که بیشترشان یا پیش از آنکه بدرخشند، خاموش میشوند یا پس از طلوعی کم رمق با انتخابی اشتباه محو می شوند و یا اینکه هرگز در تلألؤ طارمی ها به چشم نمی آیند.
مرضیه غفاریان