از قدیم گفتهاند با یک گل بهار نمیشود اما پربیراه نیست اگر مدعی شویم گاهی با ۳۱۶ گل هم نمیتوان منتظر بهار بود. این ۳۱۶ گل در ۲۱ هفته لیگ ۲۴ و در جریان ۱۶۸ بازی به ثمر رسیده؛ یعنی عبور ۱٫۸۸ گل از خط دروازهها در هر مسابقه! آن هم در حالی که در مدت مشابه فصل گذشته که داد منتقدان از عملکرد مهاجمان لیگ برتر به صدا در آمده بود و البته ۳ بازی کمتر هم انجام شده بود، ۳۴۹ گل بین تیمهای حاضر در این رقابتها رد و بدل شده و آمار ۲٫۱۱ گل در هر دیدار به ثبت رسیده بود.
در آن زمان شهریار مغانلو و رضا اسدی دو مهره هجومی سپاهان با ۱۰ گل زده در صدر گلزنان برتر قرار داشتند؛ اما حالا علی علیپور مهاجم از فرنگ برگشته سرخپوشان پایتخت(!) با ۹ گل زده در کنار مهدی لیموچی ستاره جوان طلایی پوشان اصفهانی برای تصاحب کفش طلا رقابت میکند. تعداد گلهای زده برترین مهاجمان در بالاترین سطح رقابتهای فوتبال باشگاهی ایران پس از گذشته ۲۱ هفته به انگشتان دو دست هم نرسیده! یعنی کمتر از نصف گل در هر بازی در کارنامه این مهاجمان ثبت شده است. فاجعه آنجاست که بدانید ۱۷۵ دقیقه(۲ بازی) زمان برده تا پای آقای گل فعلی لیگ به گل باز شود؛ مهاجمی که با کلی کبکبه و دبدبه و به امید رویش گلهای بی شمار برای مدافع عنوان قهرمانی به این تیم بازگردانده شد؛ اما نه با ۹ گل او بهار به پرسپولیس آمد و نه با ۳۱۶ گلی که در ۱۶۸ بازی پشت سر گذاشته از لیگ ۲۴ به ثمر رسید میتوان انتظار بهاری شدن لیگ برتر ایران را داشت. بدتر از همه اینکه هر سال هم دریغ از پارسال. طنز ماجرا هم آنجاست که در این بین در به ثمر رسیدن نیمی از این گلها هم اثری از آثار مهاجمان دیده نمیشود و این هافبکها و مدافعان لیگ بوده اند که بعضاً جور مهرههای هجومی را کشیده اند.
با این تفاسیر هیچ امیدی هم به شکوفایی گلهای متعدد در رقابت یوزهای ایرانی در بازیهای بین المللی نمیتوان داشت؛ چه اینکه آمار زوج سابق بر این زهردار(!) خط آتش تیم ملی هم چندان جالب نیست. مهدی طارمی که آقای گلی در لیگ برتر ایران و پرتغال را یدک می کشد در فصل جاری در ۲۰ بازی که برای اینتر انجام داده فقط و فقط یک گل به ثمر رسانده و سردارآزمون، آقای گل پیشین لیگ برتر روسیه هم که امسال راهی امارات شده در ۱۳ بازی در ادونک لیگ ۹ بار پایش به گل باز شده است. البته که زنگ خطر برای فوتبال ایران سال هاست به صدا در آمده منتها هنوز صدای آژیر آن برای گوش هیچکس محلی از اعراب نداشته و این بار خبری از نوشدارو حتی پس از مرگ سهراب هم نخواهد بود. فاجعه آنجاست که شناسنامه مهاجمان گلزن برتر لیگ و تیم ملی ایران هم نشان می دهد با همین فرمان ظرف چندسال آینده فقر گلزنی در تیمهای باشگاهی ایران و بالطبع در تیم ملی نمود بیشتری خواهد یافت. مگر اینکه فرجی شود و ستاره هایی در آکادمیهای باشگاهها ظهور کنند؛ البته به شرط آنکه پیش از درخشش کامل به لیگهای نه چندان مطرح کشورهای همسایه کوچانده نشوند!
مرضیه غفاریان