کد خبر:25393
پ
۶۳۲۸۵۹۷۲
یک استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان:

وحدت حوزه و دانشگاه، زدودن سوءظن‌ها نسبت به یکدیگر است

یک استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان گفت: مهم‌ترین نکته در وحدت که مدنظر امام‌(ره) بود و رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر آن تأکید کردند، این است که بدگمانی‌ها و سوءتفاهم‌های دو طرف (حوزه و دانشگاه) علیه یکدیگر کنترل و برطرف شود. اگر این اتفاق بیفتد، وحدت شکل می‌گیرد. امیر احمدنژاد اظهار کرد: […]

یک استاد علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان گفت: مهم‌ترین نکته در وحدت که مدنظر امام‌(ره) بود و رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر آن تأکید کردند، این است که بدگمانی‌ها و سوءتفاهم‌های دو طرف (حوزه و دانشگاه) علیه یکدیگر کنترل و برطرف شود. اگر این اتفاق بیفتد، وحدت شکل می‌گیرد.

امیر احمدنژاد اظهار کرد: در جهان سنت، در بسیاری از کشورهای دنیا و فرهنگ‌های متنوع، نهاد علم همواره تحت سیطره نهاد دین بوده است. عالمان دینی همواره اهل سواد، کتابت، ستاره‌شناسی و طب بودند. ایران نیز از این قائله مستثنی نبوده است و علوم مختلف اعم از علوم انسانی در اختیار نهاد دین بوده است.

وی افزود: پس از وقوع رنسانس در اروپا و پس از احداث دارالفنون و مدرسه سپهسالار تهران و به‌ویژه پس از شکل‌گیری دانشگاه تهران و نهاد رسمی دانشگاه در ایران علوم تجربی و فنی و مهندسی، رقابتی بین نهاد سنتی که معماری و طب و انسان‌شناسی و فیزیک و شیمی را آموزش می‌داد و نهاد دانشگاه شکل گرفت.

عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان اضافه کرد: البته این بحث‌ها در زمانی که جوانان کشورهای دنیای اسلام از جمله ایران و مصر و عثمانی به غرب سفر و در آنجا تحصیل می‌کردند، شکل گرفته بود، اما به‌طور خاص وقتی نهاد دانشگاه به شکل رسمی در این کشورها ایجاد شد و به‌ویژه پا به حوزه علوم انسانی همچون ادبیات، تاریخ، الهیات و فلسفه گذاشت، این رقابت‌ها جدی‌تر شد.

احمدنژاد با بیان اینکه در هنگام اولین مواجهه جامعه با مدرنیته، نهاد دانشگاه رهبری بخشی از جامعه را برای مدرن شدن در اختیار داشت و به‌عنوان دستیار حاکمیت عمل می‌کرد، افزود: در این شرایط، نهاد حوزه‌های دینی نیز به مرور به نهاد مدافعان سنت تبدیل شد و تقابل میان آن و دانشگاه شدیدتر شد. از سوی دیگر بخش مهمی از روحانیون جذب نهاد دانشگاه شدند و در حوزه‌های مختلف حقوق، ادبیات، تاریخ، الهیات و دین‌شناسی و به‌ویژه فلسفه در ایران مشغول شدند. شاخص‌ترین اساتید حوزه، به سمت دانشگاه آمدند و این بدون هزینه نبود. دو طرف این دعوی سوءتفاهمات بسیاری نسبت به یکدیگر داشتند و مشکلات آنان عمیق بود. نهاد دین و مدافعان سنت همیشه نسبت به بی‌ایمانی در دانشگاه‌ها هشدار می‌دادند و دانشگاه‌ها همواره نگران عقب‌ماندگی در حوزه‌ها بودند.

وی که معتقد است ایران از دهه چهل و به‌ویژه دهه پنجاه، شاهد گردهم آمدن‌ نیروهای مختلف مخالف نظام سلطنت و مدافع انقلاب و تغییر بوده است، خاطرنشان کرد: در همین راستا، بخش مهمی از دانشگاهیان و حوزویان با یکدیگر هم‌جهت شدند و هر دو از قرائت‌های رادیکال خود دست کشیده و متفق شدند. این تجربه خیلی شیرین بود و پای روحانیون به نهاد دانشگاه باز شده بود و آنان الهام بخش بودند. در واقع نهادی که به نظر می‌رسید صرفا مدافع سنت بود، وارد دانشگاه شد و در دانشگاه‌ها رهبری انقلاب و تغییر را به عهده گرفت. در دانشگاه نیز همین اتفاق افتاد. این تجربه، خاطره بسیار خوبی را در ذهن ایرانیان باقی گذاشت و با موفقیت نیز همراه بود.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه همواره پس از وقوع انقلاب‌ها، نیروهایی که پیش از انقلاب با یکدیگر متحد بودند، دوباره بر آتش اختلافات و مشکلات قدیمی می‌دمند، تأکید کرد: این اختلاف پراکنی‌ها از نقد کردن و نق زدن شروع و با واگرایی‌های شدید ادامه پیدا می‌کند. در این شرایط مرحوم امام خمینی(ره) و یاران نزدیکشان تشخیص دادند که برای بقای این همبستگی اقدام کنند، زیرا معتقد بودند که ایجاد هرگونه تفرقه بین حوزه و دانشگاه، انقلاب نوپا را تضعیف خواهد کرد و به همین دلیل ایده وحدت بین حوزه و دانشگاه را مطرح کردند.

احمدنژاد خاطرنشان کرد: امام علاقه‌مند بودند که روحانیون کماکان رابطه خوبی را با نهاد دانشگاه داشته باشند و حوزه نیز پذیرای دانشگاهیان باشند و حوزویان دست از تکفیر و اتهام‌زنی نسبت به دانشگاه بردارند. این مسئله یک ضرورت در جامعه بود و وقتی رهبران و خردمندان ایده‌ای را مطرح می‌کنند، علاوه بر شکل ظاهری، باید بدنه اندیشمندان راهکارهای واقعی و عملیاتی آن ایده را پیدا کنند. به عبارت بهتر باید علت اختلاف‌ها تبیین و راه‌حل آن‌ها پیدا شود، اما در این زمینه کوتاهی صورت گرفت.

وی که معتقد است با اینکه حوزویان حضور قوی در دانشگاه پیدا کردند و دانشگاهیان نیز در حوزه کرسی‌های تدریس برپا کردند، به مرور در بخش‌هایی که مربوط به بدنه دانشگاهیان و حوزویان بود، شاهد واگرایی حوزه و دانشگاه بودیم، تصریح کرد: دوباره بدنه حوزه به‌رغم ارتباطاتی که با دانشگاه داشت، به سمت تکفیر دانشگاه و دفاع از سنت گام برداشت و به بدنه دانشگاهی این سوءظن را داشت که به سمت بی‌قیدی پیش می‌رود.

مدرس قرآن و حدیث با بیان اینکه در سال‌های اخیر در طی نزاعی که بین طب سنتی و طب جدید به وجود آمده برای یکبار دیگر این واگرایی به شدت در جامعه مطرح شده و مورد بحث و توجه قرار گرفته است، اظهار کرد: در قدیم علم طب در بحث‌های حوزوی وجود داشت و بر همان اساس یکی از اساتید حوزوی کتاب علوم پایه پزشکی را آتش زد و نشان داد که بدگمانی‌ها و سوءظن‌ها هنوز زنده است. این واگرایی می‌تواند مشکل‌ساز باشد.

احمدنژاد که معتقد است حضور حوزویان و دانشگاهیان در نهادهای یکدیگر می‌تواند تسهیل‌کننده وحدت باشد، اما معنی وحدت حضور و ترکیب شدن دو جریان با هم نیست، خاطرنشان کرد: حوزه و دانشگاه هر یک در جایگاه خود دارای اهمیت هستند و وجودشان لازم است. روحانیت می‌تواند نقش زیادی در سلامت جامعه داشته باشد و نهاد دانشگاه نیز از امتیازات خاص خود برخوردار است و موظف به ایفای نقش‌های مربوط به خود است. اختلاط در نقش‌های دو طرف به معنی وحدت نیست. مهم‌ترین نکته در وحدت که مدنظر امام (ره) بود و رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر آن تأکید کردند، این است که بدگمانی‌ها و سوءتفاهم‌های دو طرف علیه یکدیگر کنترل و برطرف شود. اگر این اتفاق بیفتد، وحدت شکل می‌گیرد.

وی وحدت در اهداف را نیز وجه دیگری از ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه دانست و افزود: اگر دو طرف (حوزه و دانشگاه) بتوانند که بر یک‌سری از مفاهیم مثل توسعه ایران، احیای ارزش‌های فرهنگی مردم ایران زمین به تفاهم و توافق برسند، به وحدت در اهداف می‌رسند.

این نویسنده و پژوهشگر علوم قرآنی با بیان اینکه وحدت حوزه و دانشگاه به معنی ادغام روش‌های دانشگاهی و حوزوی و یا حل شدن یکی در دیگری نیست، ادامه داد: لازم است که حوزه و دانشگاه امتیازات خود را با توجه به رویکردها و اهدافی که دارند، حفظ کنند. در سال‌های اخیر شاهد هستیم که حوزه خیلی از امتیازات تحصیلی و آموزشی خود را با نزدیک شدن به سبک‌های دانشگاه از دست داده است. این مسئله حوزه‌ها را تهدید می‌کند. از سوی دیگر با بالا رفتن تعداد طلاب، سطح مدیریت حوزه تغییر کرده و درس‌ها به‌صورت کلاسیک و ترمی و مجموعه‌ای به‌صورت هماهنگ ارائه شدند. از این جهات آسیب‌های زیادی به سبک آموزش حوزه وارد شده است و این نیز به معنای وحدت حوزه و دانشگاه نیست و می‌تواند آسیب‌زا نیز باشد.

وی با اشاره به اینکه وحدت بین حوزه و دانشگاه به معنی تکیه به اهداف مشترک، ازبین بردن بدگمانی‌ها و سوءتفاهم‌ها و پذیرش دیگری است، خاطرنشان کرد: وحدت لازمه رشد و تعالی ایران اسلامی است و هرگونه اختلاف در هر جایی از جمله در حوزه و دانشگاه می‌تواند آسیب‌های زیادی را در مسیر توسعه و رشد ایران ایجاد کند. طبیعتا وحدت واقعی، با ازبین رفتن سوءتفاهم‌ها و شکل‌گیری گفت‌وگو ایجاد می‌شود. این گفت‌وگو به شرطی که در شرایط برابر و همراه با پذیرش باشد، می‌تواند زمینه ساز وحدت باشد.

منبع
ایسنا
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید