با گسترش جمعیت جهان و پیچیدهتر شدن مسائل جمعیتی، پژوهش در سیاست گذاری جمعیتی، نقش بسیار حیاتی و چندجانبهای یافته است که میتواند به شکلگیری و اجرای مؤثر سیاستها کمک کند.
سیاستگذاری جمعیتی در جهان قدمتی چندهزارساله دارد؛ ردپای این سیاستگذاری را میتوان در چین، یونان و ایران باستان مشاهده کرد. براساس دیدگاههای حکمای باستان از جمله «کنفوسیوس»، بین افزایش بیرویه جمعیت در هر جامعه و کاهش تولید اقتصاد و پایین آمدن سطح معیشتی جامعه، رابطه نزدیک وجود دارد؛ بهطوریکه نتیجه نهایی آن، فقر، قحطی و جنگ بین مردم است.
در یونان باستان، فلاسفهای مانند ارسطو و افلاطون در موضوع کنترل جمعیت، نظریه «اندازه بهینه جمعیت» را مطرح کردند. براساس این نظریه، «جمعیت بهینه» جمعیتی است که اندازه آن به حدی باشد که رفاه و امنیت شهروندان را تأمین کند و جامعه به لحاظ اقتصادی خودکفا و به لحاظ نظامی قادر به دفاع از حریم خود باشد. در ایران باستان نیز حاکمان از ابزارهای مختلف افزایش جمعیت از قبیل شهرسازی و تشویق به زاد و ولد استفاده میکردند.
از سال ۱۸۸۰ با آغاز صنعتی شدن، پیشرفتهای پزشکی و کاهش مرگ و میر، جمعیت جهان به سرعت رشد کرد؛ این رشد جمعیت ابتدا در کشورهای توسعه یافته رخ داد و سپس با حدود ۱۵۰ سال تأخیر به کشور ما و کشورهای در حال توسعه رسید. در کشور ما شش دوره سیاست جمعیتی اجرایی شده است. این سیاستها شامل سیاست تحدید موالید از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷، توقف سیاستهای تحدید موالید و اجرای سیاستهای افزایشی در حوزه جمعیت از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۶، سیاست مجدد تحدید موالید از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۸، شروع گفتمانسازی در خصوص ضرورت اصلاح سیاستها بهسوی افزایش جمعیت از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳، ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت و تثبیت سیاستهای جمعیتی بهسوی تشویق و حمایت از فرزندآوری از سال ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰ و تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت از سال ۱۴۰۰ تاکنون، بودهاند.
با گسترش جمعیت جهان و پیچیدهتر شدن مسائل جمعیتی، پژوهش در سیاستگذاری جمعیتی، نقش بسیار حیاتی و چندجانبهای یافته است که میتواند به شکلگیری و اجرای مؤثر سیاستها کمک کند. اصلیترین نقش پژوهش در سیاستگذاری جمعیتی، پیشبینیهای جمعیتی است. پیشبینیهای جمعیتی آگاهی را نسبت به سالمندی جمعیت ایجاد کرده و منجر به تغییراتی در بازنشستگی، مراقبتهای بهداشتی و سایر سیاستهای عمومی در سراسر جهان شده است. پیشبینیهای جمعیتی در طراحی و اجرای سیاست های فضایی (مانند شهری و مسکن) ضروری است. سایر نقشهای پژوهش در سیاستگذاری جمعیتی عبارتند از:
- تحلیل دادهها: پژوهشگران جمعیتشناسی با جمعآوری و تحلیل دادههای جمعیتی مانند نرخ موالید، مرگ و میر، مهاجرت و ساختار سنی، اطلاعات دقیقی به سیاستگذاران برای تصمیمگیری آگاهانه میدهند.
- شناسایی نیازها: پژوهش منجر به شناسایی نیازهای خاص جمعیتهای مختلف میشود. این اطلاعات میتواند به سیاستگذاران کمک کند تا برنامهها و خدمات را براساس نیازهای واقعی جامعه طراحی کنند.
- پیشبینی روندها: پژوهشگران با استفاده از مدلهای جمعیتشناسی، روندهای آینده جمعیت را پیشبینی میکنند. این پیشبینی به سیاستگذاران کمک میکند تا برای چالشهای جمعیتی آینده مانند سالمندی یا تغییرات در ساختار خانواده آماده شوند.
- ارزیابی تأثیر سیاستها: پژوهش جمعیتشناسی، به شناسایی نقاط قوت و ضعف سیاستها و اصلاح آنها کمک میکند.
- پشتیبانی از تصمیمگیری: دادههای پژوهشی بهعنوان مبنای علمی برای تصمیمگیریهای سیاسی عمل میکند و شواهد علمی را برای تصمیمگیریهای سیاسی فراهم میکند.
- توسعه سیاستهای جامع: پژوهشهای جمعیتشناسی میتواند به توسعه سیاستهای جامع و چندبعدی در مسائل مختلف مانند بهداشت، آموزش، اقتصاد و محیط زیست کمک کند.
- افزایش آگاهی عمومی: پژوهشهای جمعیتشناسی به افزایش آگاهی عمومی درباره مسائل جمعیتی و تأثیرات آنها بر جامعه کمک میکند؛ این امر میتواند در نهایت منجر به حمایت عمومی از سیاستهای جمعیتی شود.
حامد سیارخلج (دکتری جامعهشناسی و پژوهشگر جهاددانشگاهی واحد اصفهان)