«هرگاه ناشنوایی کار اداری یا دادگاهی خاصی داشته باشد، میتواند از مترجمان ناشنوا کمک بگیرد. درواقع، ناشنوایان از قبل هماهنگ میکنند تا یک مترجم در اختیارشان باشد. علیرغم این مسئله، اگر یک ناشنوا کاری فوری و پیشبینینشده برایش پیش بیاید، برای مثال نصف شب بخواهد به بیمارستان برود، دچار مشکل میشود. آیا یک ناشنوا میتواند تصمیم بگیرد که من فردا یا پسفردا مریض شوم؟!»
این بخشی از صحبتهای مطرحشده در گزارش پیشرو است که درنگی در زیست و دردهای هرروزۀ ناشنوایان محسوب میشود؛ دردهایی که جامعۀ مادر نمیشنود. برای حضور گستردۀ ناشنوایان در جامعه و بهبود زندگی آنان راهی نیست، جز آنکه هر دستگاه و نهاد و شهروندی وظیفۀ خود را در برابر این گروه بداند تا مسئلۀ مناسبسازی و دسترسپذیری در منتهای خود و بینقصترین شکل آن محقق شود. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی ایسنا با کارشناس حوزۀ معلولان و مدیرعامل انجمن ناشنوایان استان اصفهان با تمرکز بر اهمیت مناسبسازی برای گروه ناشنوایان است.
مناسبسازی برای ناشنوایان مغفول مانده است
فَرِن علیاکبری، فعال حقوق معلولان بیان کرد: بهعلت نادیدهگرفتن مناسبسازی و دسترسپذیری، تبعیض علیه معلولان در شهرهای مختلف کشورمان دیده میشود. با این حال، میتوان گفت اصفهان ازجمله شهرهایی است که در آن کموبیش به بحث مناسبسازی و دسترسپذیری توجه شده است. البته اگر بخواهیم از منظر یک کلانشهر به اصفهان نگاه کنیم، باید گفت که جای کار بسیار است و در ابتدای راهیم. بنابراین، تأکیدم بر مناسببودن شهر اصفهان در مقایسه با دیگر شهرهای کشور است.
وی ادامه داد: بر اساس تقسیمبندی بهزیستی، معولان به پنج دستۀ جسمی _ حرکتی، ذهنی، اعصاب و روان، شنوایی و بینایی تقسیم میشوند. زمانیکه دربارۀ دسترسپذیری صحبت میکنیم، اغلب همان گروه جسمی _ حرکتی یا درنهایت نابینایان به ذهن میآیند، در صورتی که مسئلۀ دسترسپذیری برای تمامی افراد با نیازهای خاص یک ضرورت است.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی سپس افزود: سالمندان ممکن است بهطور همزمان به چندین معلولیت دچار شوند. درواقع، در کنار پنج گروه یادشده، سالمندان یکی دیگر از اقشاری محسوب میشوند که به بحث مناسبسازی نیاز جدی دارند.
این فعال حقوق معلولان در ادامه خاطرنشان کرد: دسترسپذیری شهر اصفهان برای معلولان ذهنی و اعصاب و روان بسیار کمتر از دیگر گروهها است، چون حضور آنها نیز چندان محسوس نیست. درحالیکه نابینایان بهعلت برخورداری از فیزیک حرکتی بیشتر در جامعه ازجمله محیطهای تحصیلی دیده میشوند. همچنین افراد جسمی _ حرکتی در محیطهای شغلی بهنسب بهتر از دیگر معلولان حضور دارند.
علیاکبری در تبیین بحث مناسبسازی برای معلولان یادآور شد: ناشنوایان یکی دیگر از گروههای معلول به حساب میآیند که مسئلۀ مناسبسازی و دسترسپذیری برایشان حائز اهمیت است، اما تاکنون چندان موردتوجه نبوده و باید گفت که بسیار مغفول مانده است.
ناشنوایان بهعلت لغزش جامعۀ مادر منزوی میشوند
وی با نظر به ویژگیهای شخصیتی ناشنوایان اینگونه تبیین کرد: ناشنوایان ویژگیهای مخصوص به خود را دارند و میتوان گفت که در جامعۀ مادر یک خردهفرهنگ به حساب میآیند. ناشنوایان در دل جامعۀ مادر، یک جامعۀ بسیار مستقلاند. افراد این گروه نیازهای ویژهای دارند که در کنار هم و با مشارکت یکدیگر برطرف میکنند. این مسئله بیش از همه به زبان بازمیگردد. زبان نقش قابلتوجهی در پیوند افراد جامعه دارد، درحالیکه ناشنوایان از زبان متفاوتی استفاده میکنند.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با تأکید بر اینکه خردهفرهنگبودن لزوماً مسئلۀ ناخوشایندی نیست، گفت: با این حال، نمیتوان نادیده گرفت که شکلگیری این خردهفرهنگ و انزوای ناشنوایان تحمیلی است؛ چراکه جامعۀ مادر آنطور که باید زبان آنان را به رسمیت نمیشناسد.
این فعال حقوق معلولان با اشاره به اینکه ممکن است ناشنوایان بهراحتی طرد شوند، اظهار کرد: اغلب ناشنوایان بهدلیل بیاعتنایی جامعه به زبانشان گوشهگیر میشوند. درواقع، شاید یک ناشنوا شخصیت چندان درونگرایی نداشته و بسیار اجتماعی باشد، اما جامعه باعث میشود که او غیراجتماعی شود؛ چون میبیند هرچه در این دریای جامعۀ مادر برای شنا تقلا میکند، دریا او را پس میزند، بنابراین دیگر تلاشی نمیکند و به جزیرۀ امن خود پناه میبرد.
فقط یک درمانگاه اصفهان مترجم ناشنوایان دارد
علیاکبری با تأمل در سنگهایی که ناشنوایان پیشروی خود میبینند، توضیح داد: هماکنون در شهر اصفهان مترجم ویژۀ ناشنوایان تربیت میشود. این را هم باید در نظر داشت که مترجمان ناشنوایان امنیت و ثبات شغلی چندانی ندارند. با این حال، شهر اصفهان در مقایسه با شهرهای دیگر از تعداد قابلتوجهی مترجم ناشنوا برخوردار است.
وی در تبیین کار مترجمان ناشنوا بیان کرد: هرگاه ناشنوایی کار اداری یا دادگاهی خاصی داشته باشد، میتواند از مترجمان ناشنوا کمک بگیرد. درواقع، ناشنوایان از قبل هماهنگ میکنند تا یک مترجم در اختیارشان باشد. علیرغم این مسئله، اگر یک ناشنوا کاری فوری و پیشبینینشده برایش پیش بیاید، برای مثال نصف شب بخواهد به بیمارستان برود، دچار مشکل میشود. آیا یک ناشنوا میتواند تصمیم بگیرد که من فردا یا پسفردا مریض شوم؟!
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با تأمل در اینکه یکی از درمانگاههای اصفهان دارای مترجم ناشنوایان است، گفت: واقعاً یک درمانگاه برای یک کلانشهر کافی است؟ حضور و برخورداری از امکانات مراکز عمومی و تفریحی شهر در بسیاری از موارد برای ناشنوایان دشوار و در برخی حوزهها کاملاً محال است. نمونۀ آن سینما است که فیلمها نه مترجم ناشنوایان و نه زیرنویس دارند.
این فعال حقوق معلولان با تأکید بر اهمیت زبان ناشنوایان گفت: بسیاری از مراکز شهری برای ناشنوایان ما مثل محیطهای خارج از کشور محسوب میشود، چون زبان ناشنوا و شنوا از هم بیگانه است. امکانات محدود تحصیلی یکی دیگر از موانعی است که سر راه ناشنوایان قرار دارد؛ یعنی ما در بستر مدارس یا آموزشگاههای خاص ناشنوایان حتی معلمانی دیدهایم که به زبان ویژۀ این گروه مسلط نیستند. این مسئله حتی اگر در سطح مدارس کودکان ناشنوا انگشتشمار هم باشد، بههیچوجه پذیرفتنی نیست.
کاشت حلزون و ترسهای پس از آن
علیاکبری با نظر به کاشت حلزون بیان کرد: شاید در جامعه این تصور وجود داشته باشد که یک ناشنوا با کاشت حلزون میتواند بهراحتی در مدارس عمومی ثبتنام کند. درحالی که کاشت حلزون نیز مسائل و تبعات نامطلوب خود را دارد. ناشنوایان بعد از کاشت حلزون در از برخی موارد، ممکن است تعادل حرکتی خود را از دست بدهند. همین افراد اگر سمعکشان به هر دلیلی بیفتد یا آسیب ببیند، یک ناشنوای مطلق میشوند. دانشآموزانی که کاشت حلزون کردهاند یا سمعک استفاده میکنند، در کلاس درس همیشه این ترس برایشان وجود دارد که مبادا وسایل کمکیشان دچار ایراد شود.
او تأکید کرد: ناشنوایانی که وسایل کمکی استفاده میکنند، اگر در محیطهای عمومی آن را از دست بدهند، با بحران شدیدی روبهرو میشوند، انگار در یک اقیانوس غرق شده باشند. این موقعیت برای یک کودک یا نوجوان ناشنوا وضعیت اضطراری محسوب میشود. حتی ناشنوایانی هستند که بعد از کاشت حلزون و تحصیل در مدارس عمومی، بهعلت همین مشکلات از ادامۀ تحصیل در آنها خودداری و مقاطع بالاتر در مدارس ویژۀ خودشان ثبتنام میکنند.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با اشاره به اینکه تعداد ناشنوایان محصل و موفق در دانشگاههای ما اندک است، اضافه کرد: تا جایی که من اطلاع دارم، در شهر اصفهان مناسبسازی و دسترسپذیری دانشگاهها برای این گروه اصلاً فراهم نیست.
این فعال حقوق معلولان با تأکید بر اینکه ما به ننگزدایی از همۀ معلولان نیازمندیم، تصریح کرد: ناشنوایان صدای مخصوصی دارند و حرکات دست و صورتشان نیز بسیار است. همین مسائل سبب میشود که خیلی وقتها از طرف افراد ناآگاه مسخره شوند.
علیاکبری با اشاره به اینکه بحث تمسخر در مدارس ما خیلی پیش میآید، یادآور شد: کودکان و نوجوانان ما از سر ناآگاهی و نه بدطینتی ممکن است ناشنوایان را آزار دهند. همین مسائل، بچههای ناشنوا را افسرده و منزوی میکند. درواقع، یک دانشآموز ناشنوا بعد از مشکلات بسیار و مقابله با ترسهایش درسخواندن را در مدارس عمومی آغاز میکند و بعد ممکن است با چنین مسائلی مواجه شود.
ناشنوایان در چه مشاغلی موفقترند؟
وی با اشاره به اینکه ناشنوایان بزرگسال نیز ممکن است در جامعه مسخره شوند، توضیح داد: گفتنش کمی سخت است، اما گروهی از جامعۀ مادر بهگونهای با ناشنوایان رفتار میکنند که گویی آنها مهجور یا بیعقل هستند. این واقعاً نارحتکننده است. در حوزههای شغلی نیز ناشنوایان با مشکلاتی روبهرو هستند؛ چراکه کارفرمایان به این گروه و درکل معلولان کمتر اعتماد میکنند.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی ادامه داد: علیرغم بیاعتمادی کارفرمایان، ناشنوایان در کارهای فنی و اموری که کمتر به ارتباطات نیاز دارد، مهارت بسیاری دارند. درواقع، چون صداهای مزاحم را نمیشوند، از تمرکز بسیار فراوانی برخوردارند. حتی کارهای پرسروصدایی که افراد شنوا با اشتغال در آنها پس از مدتی دچار آسیب میشوند، عرصهای است که بچههای ناشنوا خوب میتوانند در آن فعالیت کنند. کارفرمایی میشناسم که یک ناشنوا را استخدام میکند و پس از مدتی آنقدر بازدهی آن شخص قابلتوجه بوده که کارفرما به جذب یک ناشنوای دیگر تصمیم میگیرد.
این فعال حقوق معلولان با تأکید بر اینکه تمام مشکلات ذکرشده دارای راهکار است، اظهار کرد: قبل از نظر به راهکارها باید بپذیریم که معلولیت یک تفاوت است و مرز ایجاد میکند. اینکه به تفاوتهای یک معلول احترام گذاشته و پذیرفته شود، یا آنها را نادیده بگیرند، به بستر فرهنگی و حتی اقتصادی و سیاسی جوامع بستگی دارد. بنابراین، برای اینکه یک ناشنوا یا هر معلولی زندگی خوبی داشته باشد، باید زیرساختهای کلان تغییر کند. نباید مرزی که وجود دارد، ناسازگار و تبعیضآمیز شود.
جای خالی ناشنوایان در کتابهای درسی، داستانها و فیلمها
علیاکبری با نظر به تبعیض گفت: تبعیض به این معنا است که افراد فرصت برابر نداشته باشند. نباید افراد صرفاً بهخاطر نشنیدن یا هر نوع معلولیتی که اصلاً در انتخاب آن نقشی نداشتهاند، فرصت زندگی و پیشرفت را از دست بدهند. اگر این اتفاق بیفتد، یعنی در جامعه تبعیض وجود دارد. نباید یک معلول از خدمات و امکانات شهری محروم شود، این مسئله در قانون اساسی کشورمان و همچنین حقوق شهروندی هم ذکر شده است.
وی ادامه داد: با هدف دسترسپذیری یا کمکردن تبعیضها علیه ناشنوایان باید به چندین مسئله توجه داشت. نکتۀ اولی که نباید فراموش کرد، برنامهریزی و کارشناسی درست در مسئلۀ دسترسپذیری است. تحقق مطلوب دسترسپذیری به یک کار تیمی باحضور افراد متخصص و حتی غیرمتخصصان دارای معلولیت نیاز دارد.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با تأکید بر اینکه بیانصافی است، اگر بگوییم در اصفهان و برای مسئلۀ دسترسپذیری اقدامی نشده، توضیح داد: با این حال، بازهم معلولان ناراضیاند. دسترسپذیری صرفاً وظیفۀ بهزیستی، خانوادهها یا سمنها یا یک گروه خاص دیگر نیست. در بسیاری از نقاط ممکن است هزینههای بسیاری برای دسترسپذیری صرف کنند، اما چون هماهنگی بیندستگاهی محقق نشده، کاستیهای بسیاری میبینیم.
این فعال حقوق معلولان با اشاره به مسائل پیشروی ناشنوایان بیان کرد: اتفاق مهمی که نیاز است در جامعۀ امروز بیفتد، ننگزدایی از ناشنوایان محسوب میشود. افراد باید آنقدر در کتابهای درسی، داستانها، سینما و تلویزیون با افراد ناشنوا مواجه شوند که وقتی یک ناشنوا را در خیابان میبینند، مثل موجودی عجیبالخلقه با او رفتار نکنند. متأسفانه مصادیق آن در جامعۀ ما وجود دارد و بارها از زبان همین گروه مطرح شده است.
مفاهیم انتزاعی در زبان ناشنوایان متفاوت از زبان رسمی است
علیاکبری تأکید کرد: یک سرمایهگذاری بلندمدت در این حوزه، مخصوصاً روی کودکان و از طریق کتاب یا تلویزیون، میتواند ما را به سمت توسعه ببرد. در مدارس حتماً سرفصلهایی به اسم مهارت زندگی وجود دارد. اگر واقعاً فرهنگسازی و مسائل دسترسپذیری برای ما اهمیت دارد، باید بخشی از این دروس بهطور اجباری به آشنایی بچهها با انواع معلولیت ازجمله ناشنوایی اختصاص پیدا کند. معلولان اقلیت قابلتوجه و بزرگی هستند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
وی با نظر به سینما و تلویزیون اضافه کرد: نباید شخصیت منفی یک سریال یا فیلم در قسمت آخر روی ویلچر بنشیند! یعنی نهتنها ننگزدایی در رسانه محقق نشده، بلکه ترس از معلولیت هم ایجاد شده است. سینما و تلویزیون میتواند در معرفی خردهفرهنگ ناشنوایان نقش مهمی ایفا کند. حتی اگر یک نقش فرعی فیلم یا سریال را شخصیتی ناشنوا بازی کند، اثر خاص خود را میگذارد. این یک فرهنگسازی سادهاست و به هزینۀ زیادی هم نیاز ندارد.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با نظر به تلویزیون یادآور شد: خود تلویزیون برای بچههای ناشنوا بسیار دسترسناپذیر است. شبکهها و برنامههای محدودی مترجم همزمان دارند. باید حتماً از مترجم همزمان و زیرنویس استفاده شود. اگر وضعیت بحرانی و حساسی اتفاق بیفتد، اگر انتخابات یا لحظۀ تحویل سال نو باشد، نباید ناشنوای ما بتواند از تلویزیون استفاده کند؟
این فعال حقوق معلولان با تأکید بر اینکه ناشوایان حق دارند که بهاندازۀ دیگر افراد جامعه از رسانۀ ملی استفاده کنند، اظهار کرد: اگر ناشنوایان نتوانند از تلویزیون ملی استفاده کنند، به شبکههای مجازی وابسته میشوند. شبکههای مجازی یک زبان نوشتاری دارد که با نوشتار ناشنوایان متفاوت است. افراد به اشتباه تصور میکنند که ناشنوایان بهعلت کمهوشی نمیتوانند زبان نوشتار رسمی را بهطور کامل درک کنند؛ این در حالی است که مفاهیم انتزاعی و ضربالمثلها در زبان ناشنوایان بهشکلی متفاوت بیان میشود.
زمان گفتوگو با ناشنوایان یا سالمندان فریاد نزنید!
علیاکبری با تأمل در بحث زبان خاطرنشان کرد: شما اگر با یک ناشنوا پیامک رد و بدل کنید، به این تفاوتها پی میبرد. بنابراین، اولویت ما به رسمیتشناختن زبان ناشنوایان است. در رسانۀ ملی نیز باید از مترجمان این زبان دعوت شود؛ زیرا نوع نوشتن و ساختار جملات بین ناشنوایان و افراد شنوا متفاوت است.
او توضیح داد: مدارس ویژۀ ناشنوایان باید تخصصی و حرفهایتر زبان عمومی جامعه را به ناشنوایان یاد بدهند. این در حالی است که بخشی از مطالب برای مثال اشعار را از دروس این گروه حذف میکنند. این افراد باید بتوانند بعد از ورود به جامعه با استفاده از این زبان بخشی از نیازهای خود را برطرف کنند؛ مثلاً اگر قصد خرید دارو داشتند، بتوانند نیازشان را برای متصدی داروخانه بنویسند. ما ضعف آمورشی داریم؛ درواقع درک متفاوت ناشنوایان متأثر از بیتوجهی به آموزش زبان است.
کارشناسارشد روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی با نظر به بحث لبخوانی اینگونه شرح داد: لبخوانی مخصوصاً برای ناشنوایان بزرگسال موضوعی حیاتی است. یک معلم یا استاد دانشگاه اگر شاگرد ناشنوایی سر کلاس دارد، نباید فقط پشت به کلاس و رو به تخته صحبت کند. این لبخوانی باید اتفاق بیفتد. متأسفانه به این موارد کمتر توجه میشود. شاید کمی برایتان طنزآلود باشد، اما باید بگویم اگر یک استاد مرد یا هر فرد مذکری سبیل پُرپشتی داشته باشد، در ارتباط با شخص ناشنوا دچار مشکل میشود، چون لبخوانی بهدرستی اتفاق نمیافتد. ناشنوایان ما هر روز با این مسائل روبهرو میشوند.
این فعال حقوق معلولان با نظر به جامعۀ شنوا گفت: افراد شنوا را باید آموزش داد تا بدانند موقع روبهروشدن با فرد ناشنوا یا یک سالمند که شنوایی او اختلال پیدا کرده است، چگونه رفتار کنند. افراد شنوا در درجۀ اول نباید داد و فریاد بزنند! کسی که نمیشنود به لبخوانی قوی نیازمند است، نه اینکه سر او داد بزنیم و فریاد بکشیم. او در هر صورت نمیشود و صدای بلند نمیتواند کمککننده باشد، اما این رفتار نادرست را در جامعه میبینیم.
موقع صحبت با ناشنوایان چگونه عمل کنیم؟
علیاکبری سپس به شهروندان توصیه کرد: وقتی میخواهید با یک ناشنوا صحبت کنید، حتماً با او چهرهبهچهره شوید و لب و دهانتان را کمی بیشتر از حد معمول تکان دهید. بنابراین، با توجه به اینکه زبان ناشنوایان در خیلی از مکانها دردسترس نیست، ناچار باید از لبخوانی استفاده کرد. درواقع، لبخوانی و ساده و شمرده حرفزدن یک راهکار محسوب میشود. این تأکید بر ساده حرفزدن بهعلت تفاوت در زبان افراد ناشنوا و شنوا است. این روش کاملاً قابلاجرا است، خود من که نابینا هستم، بارها آن را در بین بچههای ناشنوا امتحان کردهام و نتیجه گرفتهام.
وی تأکید کرد: نهفقط معلمان و استادان دانشگاه، بلکه در ادارات و دستگاههای مختلف باید افراد را آموزش داد تا بدانند در مواجهه با یک مراجعهکننده یا مشتری ناشنوا چگونه رفتار کنند. دولت باید به این مسئله ورود کند و برای مجموعههای وابسته به خود دورههای اجباری بگذارد. هزینه و وقت زیادی هم نیاز ندارد.
علیاکبری افزود: بین فعالان حقوق معلولین افراد بسیاری هستند که داوطلبانه حاضر به ارائۀ این آموزشها هستند. شهر و تمام امکانات آن باید برای حضور ناشنوایان و دیگر افراد معلول فراهم باشد. وقتی یک غیرمعلول با ورود به جامعه هیچ فرد معلولی را نمیبیند، به این معنا نیست که این افراد وجود ندارند، مخصوصاً معلولان ذهنی که کمتر دیده میشوند. باید گفت که ما شهر را بهگونهای ساختهایم و اداره میکنیم که مانع از حضور معلولان شده است.
تحقیر و تمسخر زبان ناشنوایان ادامه دارد
آیگین عباسی، مدیرعامل انجمن ناشنوایان استان اصفهان گفت: مهمترین مسئله دربارۀ امر مناسبسازی برای ناشنوایان، مناسبسازی ذهنی آحاد جامعه در قبال این گروه است. هنوز جامعۀ ما با زبان و فرهنگ ناشنوایان آشنا نیست. هنوز هم گاهی زبان اشاره از سوی برخی افراد ناآگاه دستاویز تحقیر و تمسخر ناشنوایان میشود. بنابراین، بخشی از تحقق مناسبسازی باید از مسیر فرهنگسازی در این حوزه صورت گیرد.
وی ادامه داد: بخشی دیگر از مناسبسازی ویژۀ ناشوایان با نصب تابلوهای راهنمایی در اماکن مختلف انجام خواهد شد. یکی دیگر از مسائل، مناسبسازی برنامههای شهری و مخصوصاً فرهنگی است که از طرف شهرداری برگزار میشود. تمامی این برنامهها باید مترجم ناشنوایان داشته باشند تا این گروه نیز بتوانند حضور پیدا کنند.
این مترجم زبان ناشنوایان یادآور شد: مناسبسازی برنامههای تلویزیون نیز مسئلۀ مهم دیگری است که باید از زیرنویس و مترجم ناشنوایان استفاده شود. رسانههای شهری و فضای مجازی نیز باید به حضور مترجمان ناشنوا اهمیت بدهند. این را هم نباید فراموش کرد که تصویر مترجم ناشنوایان در رسانههای مختلف ازجمله تلویزیون باید مناسب و گویا باشد.
مدیرعامل انجمن ناشنوایان استان اصفهان با نظر به فعالیتهای انجمن بیان کرد: انجمن خانوادۀ ناشنوایان استان اصفهان در جایگاه یک نهاد غیردولتی ظرفیت کافی در زمینههای مناسبسازی، فرهنگسازی و ارتقای آگاهی عمومی در برابر ناشنوایان دارد. زمینۀ یاددهی زبان ناشنوایان نیز برای این انجمن فراهم است. با این حال، انجمن ناشنوایان استان اصفهان، از نظر امکانات و منابع مالی محدودیت دارد. امیدواریم که با حمایت مسئولان و افراد خیر به اهدافمان برسیم تا برای ناشنوایان اصفهان نیز زیست اجتماعی بهتری رقم بخورد.
اکنون باید در انتظار ماند و دید که اجرای کامل حقوق ناشنوایان، حقوقی که طبق قوانین مختلف کشورمان رسمیت و نقش مستقیمی در مسئلۀ دسترسپذیری دارند، چه زمانی محقق خواهد شد. اگر تا رسیدن به آن تاریخ فاصله بسیار است، آیا از دستان کارفرمایان، هنرمندان، نویسندگان، فیلمسازان و عموم مردم کاری ارزشمند و همسو با نیازهای ناشنوایان بر خواهد آمد؟