ذوب آهن در دومین بازی سال نتیجه را به مهمان اردکانی خود واگذار کرد آن هم در حالی که به اذعان سرمربی جوانش مستحق باخت نبود. محمد ربیعی میگوید تیمش به اندازه ای که «بازی را نبازد تولید موقعیت داشته ولی به گل نرسیده است». او درست میگوید؛ اما فرق تیم برنده و بازنده در همین است: استفاده از فرصت ها. سکاندار جوان گاندوها بهتر از هرکسی میداند که در فوتبال نه به بازی زیبا امتیاز میدهند و نه به تعداد موقعیت هایی که روی دروازه رقبا ایجاد میشود. اگر غیر از این بود الان تیم ربیعی باید با نتیجه ۲ بر یک از جدال خود در هفته ۲۵ لیگ ۲۴ پیروز بیرون می آمد؛ چرا که سبزپوشان اصفهانی در این بازی ۲ شوت در چهارچوب داشتند اما چادرملو فقط یک شوت در چهارچوب زد. با این تفاوت که هیچ کدام از شلیکهای گاندوها به تور دروازه چادرملو نرسید ولی مهاجمان تیم اردکانی سنگر سبزها را فرو ریختند. بدتر از همه آنکه ذوبیها ۱۲ بار دیگر هم توپ را به سمت دروازه حریف روانه کردند؛ اما خارج از چهارچوب!
این اولین بار نیست که تیم ربیعی در بازی موقعیتهای زیادی ایجاد میکند اما از گل کردن آنها عاجز است و همین هم صدای هواداران این تیم اصفهانی را درآورده؛ صدای اعتراضی که به گوش سرمربی سبزها خوش نیامد. ربیعی با گله از شعارهایی که روز جمعه روی سکوهای فولادشهر در انتقاد از او و شاگردانش سرداده شد، میگوید: «اگر واقعاً انتظار دارید این تیم نبازد یا در آن فضای نایبقهرمانی آسیا قرار دارید یک دنیای دیگر است» و به منتقدان توصیه میکند «با واقعیتها» زندگی کنند؛ اما مگر غیر از این است که با وجود همین واقعیتها تیم او با همین بضاعت پیش از پایان سال گذشته موفق شده با ۳ گل روی زمین بی کیفیت همین ورزشگاه فولادشهر از سد فولاد بگذرد و استقلال را هم با تساوی یک بر یک متوقف کند؟ چرا هواداران ذوب آهن نباید انتظار داشته باشند این تیم باریشه و پرافتخار لیگ برتر، رقیب اردکانی اش که یکی از تیمهای تازه وارد این رقابت هاست را در خانه خود شکست دهد؟
واقعیت آن است که تیم ربیعی در اکثر بازیهای لیگ با معضل چهارچوب نشناسی مهرههای هجومی اش مواجه بوده و خریدهای زمستانی ذوب آهن هم تا به اینجای کار نتوانسته اند در رفع این مشکل خودی نشان دهند. فقط ۵ هفته به پایان لیگ مانده است اما محمد عباس زاده و آرمان رمضانی، مهاجمان پا به سن گذاشته ای که در بازار زمستانی به امید تقویت خط آتش گاندوها به این تیم پیوسته اند هنوز پایشان به گل باز نشده است. جالب آنجاست که این دو مهره هجومی در فصل جاری و پیش از حضور در ذوب آهن هم فقط یک بار موفق به گلزنی برای تیمهای سابق خود شده بودند!
بی کیفیت بودن زمین تمرین ذوب آهن و چمن فولادشهر، از دست دادن چندین مهره کلیدی به دلیل مصدومیت، در اختیار نداشتن فناوری جیپیاس داخلی به علت بی پولی، دریافتیهای کم گاندوها و بودجه کم ذوب آهن نسبت به سایر تیمها که صدای ربیعی را در آورده همگی انکارناپذیر؛ اما آیا با همه اینها و به ویژه با توجه به بضاعت کم ذوب در خرید بازیکن، بهتر نبود ربیعی مهرههای کارآمدتری برای تقویت خط حمله خود انتخاب میکرد تا حداقل موقعیتهای ایجاد شده تیمش یکی پس از دیگری از دست نرود؟ آیا نمیشد با پول خرید این دو بازیکن، یک مهاجم جوان تر و با کیفیت تر به تیم ملحق کرد؟ بود و نبود این دو مهره در دو سوم بازیهای سپری شده در نیم فصل دوم چه تغییری در ذوب آهن ایجاد کرده غیر از موقعیت هایی که در بازی اخیر توسط آنها در یک قدمی سنگر حریف گل نشد! همان ضربه هایی که به قول ربیعی «اگر یک وجب این طرف تر بود گل شده بود». سرمربی گاندوها حق دارد از مشکلات عدیده ای که گریبان گیر تیمش شده گله مند باشد؛ اما مسئولیت خریدهای طلسم شده و ناکارآمد ذوب آهن با چه کسی است؟ قدیمیها پربیراه نگفته اند که درکنار جوالدوز زدن به دیگران گاهی باید یک سوزن هم به خودمان بزنیم.
مرضیه غفاریان