به گفته یک مشاور تحصیلی، برخی دانشآموزان ممکن است فکر کنند تقلب بیضرر است اما تقلب راه انحرافی و غیراخلاقی را به دانشآموزان یاد خواهد داد.
متأسفانه تقلب برای بعضی دانشآموزان به یک عادت تبدیل شده است. طبق تحقیقات انجامگرفته، نیمی از دانشآموزان در ایام امتحانات تقلب میکنند. نکته جالبتوجه که در تحقیقات دیده شده این است که اکثر دانشآموزان حتی دانشآموزان شاگرد ممتاز برای حفظ جایگاه خود در صدر بالا، بهخاطر یکی – دو سؤال جایگاه خود را خراب نکرده و دست به تقلب میزنند. با این آمار، این سؤال مطرح میشود که چرا دانشآموزان تقلب میکنند و تقلب دانشآموزان چه پیامدهایی در پی دارد؟
تقلب میتواند به دلیل فشار اطرافیان باشد
دکتر آرزو سادات ملکنیا، مشاور تحصیلی و روانشناس کودک و نوجوان در پاسخ به چرایی تقلب دانشآموزان گفت: «اولین پاسخی که شاید به ذهن خطور کند این باشد که، چون دانشآموز درس نخوانده تقلب میکند این پاسخ یکی از چندین پاسخ درست از علل تقلب در دانشآموزان است.»
او والدین سختگیر و کمالگرا را از دیگر علل تقلب در دانشآموزان عنوان کرد: «علاوه بر درس نخواندن، والدین سختگیر و کمالگرا سبب میشوند علیرغم اینکه دانشآموز درس خود را خوانده، به دلیل ترس از کامل نگرفتن نمره تقلب کند. احتمال لورفتن تقلب برای او کم است و در صورت لورفتن، پیامد مدرسه پایینتر از تنبیه والدین کمالگرا برای او است.»
این روانشناس کودک و نوجوان معلمان سختگیر و مدارسی که صرفاً در پی برتر بودن دانشآموزان خود هستند را یکی دیگر از علل تقلب در دانشآموزان دانست و گفت: «گاهی معلمان بدون توجه به اینکه چه فشار سختی را از نظر روانی بر شاگردان خود تحمیل میکنند باعث بروز تقلب در دانشآموزان میشوند.»
او به تأثیر دوستان دانشآموز در تقلبکردن اشاره کرد و افزود: «دانشآموزان در هر سنی که باشند الگوها برایشان میتوانند نقش خاصی را ایفا نمایند. زمانی که دوستان دانشآموز درس خود را نمیخوانند؛ اما با تقلب میتوانند نمره خوبی را دریافت کنند و خود دانشآموز با اینکه درسخوانده نمره خوبی دریافت نکرده است موفقیت دوست او سبب میگردد تا در آزمونهای بعدی برای دریافت نمره کامل مثل دوست خود تقلب نماید. همچنین در مدرسه گروههای فشار همسالان وجود دارد که در صورت عدم پیروی از قوانین آنها مثل تقلب از گروه رانده خواهند شد و، چون دانشآموز دوست ندارد دوستان خود را از دست بدهد تسلیم قوانین ضداخلاقی گروه خواهد شد.»
برخی دانشآموزان ممکن است فکر کنند تقلب بیضرر است و مجازاتهای بالقوه آن فقط بر خودشان تأثیر میگذارد، اما این مسئله پیامدهای دیگری در پی دارد؛ ملکنیا در این باره گفت: «تقلب در امتحان سبب میشود بعد از امتحان شخص متوجه این مسئله نشود که کدام قسمت درس را درست نفهمیده تا برای جلسه بعد جبران نماید. غیر از ضرر درسی، تقلب راه انحرافی و غیراخلاقی را به دانشآموزان یاد خواهد داد. در این میان، حق دانشآموزانی که درسخواندهاند هم پایمال میگردد مخصوصاً زمانی که آزمون رقابتی بوده و برای انتخاب یک نفر از بین چندین نفر باشد.»
او تصریح کرد: «بدون شک تقلب به زندگی درسی او ختم نمیشود؛ بلکه به سایر ابعاد زندگی دانشآموز هم تعمیم پیدا خواهد کرد. او یاد میگیرد نامبرده رنج گنج به دست آورد و از هر گونه تلاش برای رسیدن به اهداف خود دست بردارد؛ شاید هم هیچگاه اهدافی برای خود در نظر نگیرد و یک زندگی عادی و بیبرنامه را پیشرو داشته باشد که مسلماً آینده خوبی برای خود رقم نخواهد زد.»
به اعتقاد ملکنیا، تقلب در مدرسه نهایت به پیامدهای کمضرر و بعضاً بیضرر ختم خواهد شد؛ اما اگر این مسئله غیراخلاقی بهعنوان یک الگو و سبکرفتاری دانشآموزان در جامعه هم انتشار یابد بدون شک پیامد سنگینی را برای شخص در پی خواهد داشت. او گفت: «اگر از جانب دیگر به مسئله نگاه کنیم خود شخص متقلب صرفاً بازنده نیست؛ بلکه در مقابل او افرادی قرار گرفتهاند که اثرات منفی تقلب بر روی آنان هم مؤثر بوده است. این شخص میتواند در جامعه تبعات منفی برای افرادی داشته باشد که تصمیم گرفتهاند سالم زندگی کنند.»
دانشآموز متقلب مضطرب است
ملکنیا با بیان اینکه تقلب یک معلول است که باید علت آن ریشهیابی شود، گفت: «بهجای ازبینبردن تقلب و تذکر مکرر به دانشآموز که تقلب چیز خوبی نیست بهتر است بیاییم علت تقلب را از بین ببریم. شاید بهتر است بپرسیم دانشآموز در چه موقعیتی قرار گرفته که سلامت روان او آسیبدیده و تقلب کرده است. دانشآموزی که تحتفشار دائم والدین، معلم و مدرسه است گاهی چارهای جز این برایش باقی نمانده است که تقلب نماید؛ پس برای ایجاد محیطی امن برای آموزش و یادگیری باید تلاش کنیم.»
او با اشاره به اهمیت آگاهی دادن به دانشآموز دررابطهبا غیراخلاقی بودن تقلب افزود: «زمانی که پیامد تقلب را برای کلیه دانشآموزان بیان نماییم او میتواند بگوید این سؤال را بلد نیستم و به او کمک میکنیم تا بتواند یاد بگیرد. بعد از اینکه از غیراخلاقی بودن تقلب، دانشآموزان را آگاه کردیم حتی اگر بخواهد تقلب کند یک عذاب وجدان و اضطراب به سراغ او خواهد آمد.»
این روانشناس تأکید کرد: «برای جلوگیری از اضطراب سعی کنیم آزمون را در حد توان و تسلط دانشآموزان طرح نماییم. وقتی اضطراب از حد بهینه خود خارج شود آنچه آموختهاند به فراموشی سپرده خواهد شد؛ چون هیچ فرد متقلبی بدون اضطراب تقلب نمیکند پس دانشآموز متقلب مضطرب است.»
با آگاهی دادن وجدان دانشآموز متقلب را بیدار کنیم
ملکنیا یکی از روشهای بازدارنده برای تقلب را روش پیشگیرانه دانست و افزود: «برای جلوگیری از تقلب، آگاهی دادن به دانشآموزان ضروری است و بهنوعی باید وجدان او را بیدار کنیم. هدف از درسخواندن را برایش توضیح دهیم و مدارس را از سیستم رقابتی خارج نماییم. هر کس باید با سرعت خاص خودش دروس را یاد بگیرد.»
او در توصیه به والدین گفت: «والدین باید به تلاش فرزندانشان بها ء دهند و کمالگرایی را کنار بگذارند. در برخی از دانشآموزان ما با اختلالات مواجه هستیم مثل بیشفعالی، نافرمانی مقابلهای و … که به پیامد رفتار خود توجه نمیکنند، این دانشآموزان باید برای درمان اختلال خود مراجعه نمایند تا تقلب نکنند.»
این روانشناس کودک و نوجوان تأکید کرد: «گروههای مدرسه که جنبههای انحرافی دارند باید شناسایی شوند. قبل از واردشدن دانشآموزان به گروهها باید آنها را به مهارت دوستیابی آشنا کنیم و پیامد ماندن در این گروهها را گوشزد نماییم.»
ملکنیا به روشهای تنبهی اشاره کرد و گفت: «بعد از پیشگیری از تقلب، در صورت آگاهی و انجام عالمانه تقلب بایستی پیامد منفی همچون جریمه به دنبال داشته باشد تا از تکرار آن جلوگیری شود. شایانذکر است که انجام روشهای تنبیهی خود دارای نکات ریزی است که بایستی حتماً رعایت گردد تا اثرگذار باشد.»