نوروز، آیین باستانی ایرانیان، سدههای متمادی است که ماندگار مانده و در درازنای تاریخ دوستداران نامدارای چون حضرت علی(ع) داشته است؛ علیرغم مخالفانی که در همان ادوار در برابر این جشن باشکوه سینه سپر میکردند.
علیاکبر عباسی، عضو هیئتعلمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان اظهار کرد: در منابع قرون نخستین اسلامی روایت است که حضرت علی(ع) با برپایی نوروز مخالفتی نداشت. با هدیهدادن و هدیهگرفتن نیز که از سنتهای نوروز است، موافق بود.
وی افزود: البته حضرت علی(ع) در نوروز هدایایی را میپذیرفت که تکلفی در آن نباشد. خود حضرت هدایای ساده که بابت آن زحمت فراوانی نمیکشیدند، مثل حلوا یا سمنو را میپذیرفت و با گرمی از ایرانیان استقبال میکرد.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: ابنابیالحدید در «شرح نهجالبلاغه» آورده است که وقتی ایرانیانِ کوفه حضرت علی(ع) را به جشن نوروز دعوت کردند، امام اجابت کرد. بر اساس این روایت، نعمانبنمرزبان، جد فقیه معروف اهل سنت که نژاد ایرانیاش شهره است، یعنی ابوحنیفه، از کسانی بود که حضرت علی(ع) را به جشن نوروز دعوت میکند.
عباسی افزود: نعمانبنمرزبان به حضرت علی(ع) حلوا یا سمنو تقدیم میکند که با هم از آن خوراکی نوش جان میکنند. نعمان درباره نوروز ایرانیان به حضرت توضیح میدهد و میگوید که ما نوروز را جشن میگیریم. امام علی(ع) خوشحال میشود و بیان میکند که اگر اینطور است، هر روز را نوروز بگیرید، چه روز خوبی است.
وی با اشاره به شهر کوفه یادآور شد: کوفه از شهرهای مهم قرون اولیه اسلامی است که با جمعیت ۲۰ هزار نفری، ۴۰۰۰ نفر آن ایرانی بودند. همین حضور گسترده ایرانیان نشان میدهد که کوفه از جمله مراکز برپایی نوروز بود. البته در زمان حضرت علی(ع) جمعیت ایرانیها در کوفه بیشتر نیز شد.
عضو هیئتعلمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان خاطرنشان کرد: نوروز در شهرها و نقاط دیگر نیز مورد احترام بود. هرجا ایرانیان بودند یا تحتتأثیر فرهنگ ایرانیان قرار داشتند، نوروز جشن گرفته میشد. بنابراین، انعکاس آن را نیز در منابع اسلامی میبینیم.
عباسی سپس با نظر به مناطقی که نوروز را جشن میگیرند، تصریح کرد: مخصوصاً در فلات ایران، یعنی از سند تا فرات دامنه برگزاری نوروز وسیع بود. بر اساس آنچه گذشت موافقت با برپایی نوروز امری بدیهی محسوب میشد. نوروز موافقان و باورمندان بسیاری داشت که امام علی(ع) یکی از ان شخصیتهای والا بود.
عیدهای بزرگ و کوچک یا قربان و فطر
وی در ادامه با نظر به مخالفان نوروز اظهار کرد: نوروز در قرون نخستین مخالفانی هم داشت که بیشترشان بعد از حیات شخصیتی مانند حضرت علی(ع) دیده میشوند. این افراد تأکید داشتند که نوروز جشن مجوس و ملحدین است.
این مدرس و پژوهشگر تاریخ اسلام توضیح داد: مجوس واژهای برای اشاره به زرتشتیان بود. این کلمه را مخالفان زمانی به کار میبردند که میخواستند زرتشتیان را مسخره کنند، طعنه بزنند یا با حس بدی از آنان یاد کنند.
عباسی افزود: کسانی که با نوروز مخالف بودند، این جشن در نظرشان هیچ توجیهی نداشت. به باور این افراد مسلمین دو جشن یا عید دارند؛ یکی قربان که عید بزرگ بود و دیگری عید فطر که به عید کوچک شناخته میشد. در منابعی چون تاریخ طبری بهوضوح آن را میبینیم.
وی با نظر به رویکرد خلفای اموی اظهار کرد: خلفای اموی از زمان معاویه به بعد باب کردند که نوروز را هدیه داده و جشن بگیرند. مقدسی، مورخ و جغرافیدان، نیز تأکید میکند ایرانیانی معتقد هستند که نمازهای مستحبی هم بهجا میآورند، اما نوروزشان فراموش نمیشود. بنابراین، کشاکش در زمان امویه هم وجود داشت.
عضو هیئتعلمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان با اشاره به یکی از خلفای اموی بیان کرد: یکی از خلفای اموی، یعنی عمربنعبدالعزیز که به پرهیزکاری شهرت دارد، هدیهگرفتن را در نوروز و مهرگان تعطیل کرد. البته بهطور کلی، هدیهگرفتن را توسط خلفا و برای همه مناسبتها ممنوع میکند.
عباسی با نظر به اقدام عمربنعبدالعزیز یادآور شد: اقدام او بهنوعی همسو با احیاء ارزشهای اسلامی بود، زیرا هدیهای که گرفته میشد از طرف خلفا بهنوعی اجباری و درواقع ظلم به مردم بود. شعوبیه نیز یکی از گروههایی بودند که از قرون دوم بهبعد ظهور کردند و علاقه ویژهای به برپایی نوروز داشتند.
وی تأکید کرد: در مجموع، میتوان گفت که نوروز و چگونگی برپایی آن در عهد باستان و موافقان و مخالفانش در منابع قرون نخستین وجود دارد. «تاریخ» طبری، «آفرینش و تاریخ» مقدسی، «بلدان» یعقوبی و حتی در منابع متعدد قرون متأخر چون «العبر» ابنخلدون نیز بحث نوروز را میتوان یافت.