کد خبر:24870
پ
۶۳۲۷۴۰۴۹
یک داور بخش نمایشنامه‌نویسی:

نخستین جشنوارۀ تئاتر اقتباس، اعتباری برای استان اصفهان است

داور بخش نمایشنامه‌نویسی جشنوارۀ ملی تئاتر اقتباس با تأکید بر اینکه منظور از اقتباس این نیست که داستانی را عیناً به نمایشنامه تبدیل کنیم و یا برعکس، گفت: ما قرار است در فرایند اقتباس و با توجه به جابه‌جایی زمانی و تضادهای فرهنگی و جغرافیایی و فرهنگی و زبانی در یک اتفاق دیالکتیک (که ضرورت […]

داور بخش نمایشنامه‌نویسی جشنوارۀ ملی تئاتر اقتباس با تأکید بر اینکه منظور از اقتباس این نیست که داستانی را عیناً به نمایشنامه تبدیل کنیم و یا برعکس، گفت: ما قرار است در فرایند اقتباس و با توجه به جابه‌جایی زمانی و تضادهای فرهنگی و جغرافیایی و فرهنگی و زبانی در یک اتفاق دیالکتیک (که ضرورت پیدایش اثر هنری است)، به خلق پدیده‌ی سومی برسیم که فی‌الذات و بدون ارجاع به خارج از خود، «وجود» داشته باشد.

روزبه حسینی با اشاره به فاصلۀ موجود در بین نویسندگان حوزه ادبیات با جامعه سینما و تئاتر گفت: پیش از انقلاب مکان‌هایی مانند کافه نادری و کافه فیروز به‌عنوان پاتوق‌های فرهنگی تلقی می‌شدند، به‌طوری‌که از سال ۱۳۲۰ و از نسل صادق هدایت و صادق چوبک تا نسل ناصر تقوایی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی و همچنین نمایشنامه‌نویسانی مانند محمود استادمحمد و بیژن مفید، در کنار مرحوم آل احمد، احمد شاملو، اخوان ثالث، نصرت رحمانی  و مسعود کیمیایی و دیگران در این کافه‌ها کنارهم جمع می‌شدند که این موضوع باعث می‌شد مخاطب جدی آثار یکدیگر باشند.

داور بخش نمایشنامه‌نویسی نخستین جشنوارۀ ملی تئاتر اقتباس  ادامه داد: بخشی از امور جدی زندگی این افراد دیدن همۀ تئاترهای روی صحنه و فیلم‌های روی پردۀ سینما بود؛ نمایشگرها و نمایشنامه‌نویسان نیز این وظیفه را بر خود می‌دانستند که کتاب‌های این نویسندگان و شاعران را بخوانند و درنتیجه از یکدیگر ایده می‌گرفتند و دیگر به اقتباس نمی‌رسید. ازاین‌رو همۀ گونه‌های هنری سینما و تئاتر و ادبیات در دهۀ ۳۰ تا ۵۰ شمسی جاودانه شده و به‌عنوان بخشی از تاریخ ادبیات و هنر تلقی می‌شوند. اما بعد از آن گسست ایجاد شد به‌طوری‌که امروز ضرورت باعث شده که ما حکم بدهیم که باید آثار گذشته را خوانده و استفاده کرده و از آن‌ها به‌عنوان منبع استفاده کنیم یا اگر نامی از بزرگان مثلا رشته سینما، یا مشاهیر ادبیات به تماشای نمایشی می‌نشینند، انقدر اتفاق نادری‌ست که می‌شود خبر یک فرهنگی رسانه‌ها و این مایه‌ی خجالت ما باید باشد.

این نمایشنامه‌نویس، طراح و کارگردان تئاتر با بیان اینکه اقتباس فرآیندی پیچیده‌تر از ترجمه یا برگردان است، توضیح داد: بهترین مترجمان باید زبان و فرهنگ مبداء و مقصد را به‌درستی بشناسد و از زمان، جغرافیا و سیاست پیدایش دو اثر، آگاهی داشته باشند؛ چراکه وظیفه دارند نقش پل را بین دو تاریخ، دو زمان، دو سیاست، دو جهان و حتی دو بافت زبانی و فرهنگی متفاوت ایفا کنند. ازاین‌رو فردی که قصد دارد به طور جدّی وارد حوزه اقتباس شود، باید فراتر از یک مترجم تمام عیار، نسبت به همۀ این مباحث اشراف داشته باشد.

حسینی اضافه کرد: توانایی ایجاد ارتباط با استفاده از این پل بین حال و گذشته، یا جهان‌های دور از هم در فرایند اقتباس، قطعاً فرآیندی آموختنی‌ست؛ ضمن اینکه اقتباس‌کننده علاوه‌بر گسترش‌دادن امکانات زبان به‌واسطۀ این انتقال فرهنگی، منابع آن را گسترده‌تر می‌کند و درواقع از زمانِ اکنون به زمان‌های مختلف در تاریخ و فرهنگ سرزمینش به خارج از آن پل می‌زند و آن را به امروز می‌آورد نه اینکه صرفاً معاصرسازی کند.

داور بخش نمایشنامه‌نویسی نخستین جشنوارۀ ملی تئاتر اقتباس با تأکید بر اینکه منظور از اقتباس این نیست که داستانی را عیناً به نمایشنامه تبدیل کنیم و یا برعکس، بیان کرد: اگر به‌عنوان مثال داستان رستم و سهراب را عیناً به نمایشنامه تبدیل کنیم به آن «تنظیم» منظومۀ رستم و سهراب برای رادیو یا برای صحنه گفته می‌شود و در این صورت فرقی ندارد که دویست سال بعد از فردوسی زندگی کنیم یا دو هزار سال؛ جز یک تفاوت که آن‌هم پیشرفت تکنیک‌ها و تنوع بیشتر در فرم‌های نمایشنامه‌نویسی است.

او با اشاره به ضرورت وجود ایده و کانسپت فکری برای اقتباس تصریح کرد: اگر تصور شود که اقتباس تنها به معنای به روز کردن، بهتر است حتی به آن ورود هم نکنیم. ما قرار است در این جابه‌جایی زمانی و تضادهای فرهنگی و جغرافیایی و فرهنگی و زبانی در یک اتفاق دیالکتیک (که ضرورت پیدایش اثر هنری است)، به خلق پدیده‌ی سومی برسیم که فی‌الذات و بدون ارجاع به خارج از خود، «وجود» داشته باشد؛ اثر جدید باید قائم به ذات، روی پای خود ایستاده باشد و از هرجهت پاسخگوی چرایی «وجود» خود باشد. بنابراین در اقتباس به‌واسطۀ آن اتفاق دیالکتیک، اثر تازه‌ای خلق می‌کنیم و مرهون و مدیون کسی نمی‌مانیم، اما در اقتباس از نوع دیگر که اصطلاحاً به آن اقتباس وفادارانه یا آداپتاسیون می‌گویند نیز چنین نیست که به‌عنوان مثال مکبث را درحالی اجرا کنیم که پوشش آنها به‌لحاظ لباس امروزی باشد، یا آدم‌ها امروزی حرف بزنند بلکه اصل و مهم‌ترین مسئله در آداپتاسیون، «چگونه گفتن» است و این خود سرآغازِ جهانِ دراماتورژی‌ است که حرف بسیار دارد.

حسینی ضمن قدردانی از شهرداری شاهین‌شهر که به‌طور جدی به موضوع فعالیت‌های فرهنگی هنری و به‌ویژه تئاتر وارد شده است، گفت: شهرداری‌ها باید به‌جای تولی‌گری در امر فرهنگ و هنر، تسهیلگر و به‌عبارتی سرمایه‌گذار و فراهم‌کننده باشند. حضور جدی شهرداری‌ها در انجام و برگزاری چنین اموری، باعث اعتمادسازی فرهنگی‌ست و حتی در بُعد کلان اقتصاد و سیاست اثرگذار خواهد بود.

این نویسنده و کارگردان تئاتر، تعداد بالا و قابل‌توجه آثار ارسالی به نخستین جشنوارۀ تئاتر اقتباس در شاهین‌شهر، حضور نویسندگانی با تجربۀ نخست در نمایشنامه‌نویسی در کنار نویسندگان حرفه‌ای‌تر، تنوع منبابع اقتباسی در آثار و همچنین متعهد بودنِ ۹۰ درصد شرکت‌کنندگان به قوانین جشنواره در نمایشنامه‌های ارسالی را از نکات مثبت در نمایشنامه‌های ارسال‌ شده به نخستین جشنوارۀ تئاتر اقتباس شاهین‌شهر برشمرد و تأکید کرد: نخستین جشنوارۀ تئاتر اقتباس، اعتباری برای استان اصفهان به‌شمار می‌رود و امیدوارم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت هنری فهیمِ این وزارتخانه، درکنار اداره‌کل هنرهای نمایشی واداره‌کل امور استان‌های هنرهای نمایشی از این جشنواره حمایت کنند تا تدوام یابد.

حسینی در پایان افزود: لازم است حمایت‌های جدی ازسوی استانداری و شهرداری، با همان نقش تسهیلگر در جهت پای کار آوردن دو باشگاه ذوب‌آهن و سپاهان که عنوان فرهنگی و ورزشی را یدک می‌کشند و از پشتوانه‌ی بالای اقتصادی در استان اصفهان برخوردار هستند، به کار گرفته شود تا نظیر حرکت‌های ملی فرهنگیِ اینچنین با شرایط بهتری هم تداوم یابد.

منبع
ایسنا
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید