صدبار نوشته ایم و تذکر داده ایم و هزار بار دیگر هم هشدار بدهیم کم است؛ این رَه که فوتبال ایران طی می کند به ترکستان ختم می شود. در روزی که سون هیونگ مین، ستاره ۳۳ ساله کرهجنوبی با بستن بازوبند کاپیتانی تاتنهام، پس از یک دهه درخشش در لیگ برتر انگلیس و سطح اول اروپا با هم تیمی هایش وداعی باشکوه داشت، خبر رسید هافبک ۲۵ ساله سپاهان راهی امارات شده تا در فصل جدید با پیراهن اتحاد کلباء در میادین حاضر شود.
جالب آنجاست که هیونگ مین تصمیم گرفته در واپسین سالهای فوتبالش راهی لس آنجلس اف سی شود تا بلکه بازی برای این تیم آمریکایی کفش هایش را بیاویزد؛ اما در این سو، استعدادهای جوان ما، درست در آغاز مسیر، به امید کسب تجربه بیشتر و چالشی جدید از لیگ های شیخ نشین همسایه سر در میآورند!
دو سه فصلی می شود که این روند، به عادت نگران کننده پدیدههای لیگ برتر ایران بدل شده؛ بازیکنان کم سن و سالی که با اصرار بر لژیونر شدن، از تیم های خود به مقصد امارات و قطر جدا می شوند یا اگر خیلی بلندپرواز باشند، به سرزمین تزارها کوچ می کنند؛ آن هم بدون آنکه پس از حضور در این رقابت ها آماری درخور توجه از خود بر جای بگذارند یا پیشرفتی در کارنامه شان ثبت کنند بلکه امیدوار باشیم در فصول بعدی چشم تیم های مطرح اروپایی را به خود جلب خواهند کرد. تلخ تر آنکه اکثر قریب به اتفاق این دست بازیکنانِ ترک وطن کرده با رؤیای پیشرفت و طی کردن پله های ترقی، پس از یکی یا دو فصل حضور در خارج از کشور، دست از پا درازتر به لیگ برتر ایران بازمیگردند.
حقیقت آن است که سال هاست لیگ برتر کشورمان خروجی دندانگیری ندارد، در نهایت هم برای پدیده های(!) انگشت شمارش، مشتری بهتر از باشگاه های متمول عربزبان منطقه پیدا نمی شود. سقف آرزوهای بازیکنان ایرانی هم به فراخور آن به مرور کوتاه تر شده؛ آنقدر که حالا اکثر آنها رؤیای بازی با پیراهن تیم هایی چون اتحاد کلبا و شباب الاهلی یا تیم های رده آخر روس را در سر می پروانند.
پربیراه نیست اگر مدعی شویم فوتبال ایران اگر بخواهد مسیر توسعه و پیشرفت را با همین دست فرمان طی کند، نه تنها از قافله جهانی عقب می ماند، بلکه سر از ترکستان در میآورد! آن هم در حالی که این روزها از یک طرف ستاره های شرق آسیا در سطح اول فوتبال اروپا می درخشند و از سویی دیگر ستاره های تراز اول فوتبال دنیا، یکی پس از دیگری راهی لیگ حرفهای عربستان میشوند و ما، همچنان اندر خم کوچه اول با انگشت حسرت بر لب، نظاره گر پیشرفت سریع السیر همسایگان آسیایی مان و پیشی گرفتن آنها از فوتبال ایران هستیم؛ چه در رده باشگاهی و چه در رده ملی.
برای رهایی از این چرخه فرساینده، پیش از هر چیز باید سقف آرزوهای پدیده هایمان ولو همان تعداد محدود که هر ساله از دل لیگ برتر سربر می آورند را بالاتر ببریم؛ باید هرطور شده ولو با انعقاد قراردادهای بلندمدت با استعدادهای جوان لیگ، مانع کوچ زود هنگام و بی برنامه آنها به لیگ های نه چندان معتبر همسایه شویم و از همه اینها مهمتر آنکه باید زیرساخت هایی فراهم آوریم که هم تعداد خروجی های دندانگیر لیگ برتر افزایش یابد و هم مسیر مطرح شدن پدیده های این لیگ در فوتبال جهان را هموار کند. درست همچون سال های نه چندان دور فوتبال این مرز و بوم، همان سال هایی که خریدارانی از لیگ های معتبر جهان برای به خدمت درآوردن ستاره هایی چون دایی، باقری، مهدوی کیا، نکونام و هاشمیان به صف می شدند.
مرضیه غفاریان








