یک داستاننویس گفت: زایندهرود فقط به ما اصفهانیها تعلق ندارد، همانطور که دماوند مختص تهرانیها نیست و دریای خزر برای گیلانیها و مازندرانیها نیست. زایندهرود سرمایۀ ملی کشور است و همۀ مردم ایران باید برای احیای آن تلاش کنند و تالاب گاوخونی دغدغه همۀ آنها باشد.
مرضیه گلابگیر اصفهانی با اشاره به برگزاری جشنوارههایی مانند جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود و نقش و اثرگذاری آن بر رشد و بالندگی هنر داستاننویسی، اظهار کرد: از نگاه من برگزاری این رویدادها، جشنوارهها و مسابقات و هر اتفاقی که یک انرژی جمعی را در خود داشته باشد، نهتنها برای قشر دانشجو، بلکه برای همۀ مردمان شهر میتواند اتفاق خوبی باشد.
این نویسنده افزود: یکی از بهترین خاطرههای من در زندگی به برگزاری جایزۀ ادبی اصفهان بازمیگردد که بیش از ۲۰ سال قبل پیش در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برپا شد و با شروع داستاننویسی من همزمان شده بود. در آن چند روز و بهواسطۀ برگزاری این جایزه، فضای شهر اصفهان سرشار شور و نشاط بود و نویسندگانی که فقط آثار آنها را خوانده و دیدار آنها آرزوی قلبی من بود از سراسر کشور به اصفهان آمده بودند و از نزدیک آنها را میدیدم. این برای من اتفاق بسیار خوشایندی بود و چون در آن دوران، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی وجود نداشت و ما دسترسی آسانی به پیشکسوتان در حوزههای مختلف نداشتیم، ازاینرو این اتفاق، بسیار بزرگ و زیبا بود. به یاد دارم که جایزۀ ادبی اصفهان، یک برنامۀ جنبی داستانخوانی داشت و یک روز آقای علی خدایی به من گفتند که امروز داستان شما انتخاب شده و قرار است آن را بخوانیم که این موضوع، نقطه عطفی در زندگی من بود.
او بیان کرد: این موضوع اهمیت بسیاری دارد که هر اتفاق، رویداد، گردهمایی و دورهمی، انرژی خوبی به شهروندان منتقل میکند و مطمئناً نسل جوان بیش از همه به چنین انرژیهایی نیاز دارند، چراکه سایر اقشار جامعه ممکن است در طول زندگی و کار خود به یک ثبات رسیده باشند، ولی یک جوان به چنین اتفاقاتی نیاز دارد تا تشویق شود و با آن انرژی به سمت جلو گام بردارد.
گلابگیر گفت: برگزاری جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه به دلیل اینکه علاقهمندان را به نوشتن تشویق میکند و کانونی برای شنیدن و خواندن و البته خلق چندین داستان است که تداوم این اتفاق خوب اهمیت دارد.
این نویسنده که در جایزۀ ادبی اصفهان و جشنوارۀ هدایت حضوری درخشان داشته است، به اثرگذاری جشنوارۀ داستان کوتاه زایندهرود و نقش آن در احیای این رود نیز چنین توضیح داد: اینکه بگوییم زایندهرود فقط برای ما اصفهانی است درست نیست، همانطور که دماوند مختص تهرانیها نیست و دریای خزر برای گیلانیها و مازندرانیها نیست. زایندهرود سرمایۀ ملی کشور است و همۀ مردم ایران باید برای احیای آن تلاش کنند و تالاب گاوخونی دغدغه همۀ آنها باشد، همانطور که حفاظت از جنگلهای گیلان دغدغۀ کل ایران است، تمام ایران نیز باید درباره زایندهرود بنویسند و توجه به احیای این رود به موضوعی ملی تبدیل شود.
او که مجموعه چهار جلدی کتاب کودک را در کارنامه خود دارد، تصریح کرد: من اعتقاد دارم که هر جشنوارهای مانند جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود باید هر بار نوزایی کند، شاید این موضوع در ایران کمی آرمانگرایانه بهنظر برسد، ولی میتوان با تغیبیر برخی رویکردها و با اضافه کردن یکسری بخشها پویایی خوبی به آن روداد یا برنامه داد و آن را در سطح ملی به ثبت رساند. جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود باید بهصورتی باشد که نهتنها اکنون که زایندهرود در حال خشک شدن است، بلکه حتی در زمان پرآبی آن نیز برگزار شود و موضوعی نباشد که برای امروز و فردا و فقط یک شروع باشد، بلکه باید یک جشنوارهای مداوم باشد و این، خود اتفاق خوبی است.
گلابگیر گفت: اتفافات فرهنگی و هنری در اصفهان نسبت به قابلیتها و ظرفیتهای آن بسیار کم است. اصفهان، هنرمند و نویسنده کم ندارد، ولی متأسفانه چنین برنامههای در آن بهندرت برگزار میشود و جای آنها خالی است. ما باید از قابلیتهای اصفهان استفاده کنیم و اگر برنامههای تشویقی و آموزشی در کنار هر رویدادی لحاظ شود، اتفاقات بسیارخوبی رخ خواهد داد و شهر از نظر فرهنگی و هنری غنی خواهد شد و به سبک خاصی میرسد.
او یادآوری کرد: همانطور که سالها پیش داستاننویسی مدرن با شهر ما و محمدعلی جمالزاده آغاز شد و در ادامه نیز برنامههای جُنگ اصفهان شکل گرفت و اعضای این جُنگ با پرورش آن باعث شدند که داستاننویسی مدرن رشد و توسعه پیدا کند، بنابراین با تداوم توجه بر داستان و داستاننویسی در شهر اصفهان میتوان این مسیر را ادامه داد و اتفاقات خوبی را رقم زد.