کد خبر:24761
پ
n00291380-s

به تماشای شاهرگ اصفهان

«زاینده‌رود شاهرگ حیاتی شهر، با شاخابه‌های پرثمرش (مادی‌ها) نه‌فقط مایه حیات را در پیچ و خم رگ‌های اندام شهر می‌دواند، بلکه خود با ترنم نغمه‌ای شادی‌بخش، و رقصی دلکش از میان بیشه‌زاران به صد جلوه می‌گذرد و ما را به صد دیده به تماشا می‌خواند.» این‌ها را حشمت‌اللّه انتخابی، کنشگر محیط‌زیست و پژوهندۀ زاینده‌رود، در […]

«زاینده‌رود شاهرگ حیاتی شهر، با شاخابه‌های پرثمرش (مادی‌ها) نه‌فقط مایه حیات را در پیچ و خم رگ‌های اندام شهر می‌دواند، بلکه خود با ترنم نغمه‌ای شادی‌بخش، و رقصی دلکش از میان بیشه‌زاران به صد جلوه می‌گذرد و ما را به صد دیده به تماشا می‌خواند.»

این‌ها را حشمت‌اللّه انتخابی، کنشگر محیط‌زیست و پژوهندۀ زاینده‌رود، در کتابی قلمی کرده است که نام خوش‌آهنگ «پابه‌پای زاینده‌رود» بر خود دارد؛ کتابی که بازتابندۀ عشق نویسنده‌اش به زاینده‌رود است؛ عشقی که حالا آمدورفت‌هایش دل‌بخواهی‌ شده و به هیچ بهانه‌ای نمی‌توان آن را در اصفهان پرافسون‌ بند کرد!

عنوانی که بر پیشانی کتاب ثبت است، تکلیف خواننده را مشخص می‌کند؛ برای خواندنش باید بلند شد و از شهر بیرون زد و به همان جایی رسید که داستان پرخون این شاهرگ مرکزی ایران شروع می‌شود. آب‌های درۀ چلگرد، نخستین سرچشمۀ زاینده‌رود است.

سفر زاینده‌رود از چلگرد در دهستان شوراب کوهرنگ تا جایی که گاوخونی را به آغوش می‌کشد، سفر یک رود بی‌تاب و پریشان نیست، سفر درازی است که تمامی آدم‌ها، جانداران، رُستنی‌ها، خاک‌ها و صخره‌ها را با خود همراه می‌کند.

 

به تماشای شاهرگ اصفهان

 

حتی همسفری آسمانی را که با رودخانه چهره‌به‌چهره است، نمی‌توان فراموش کرد: «ماربین با باغ‌های «صدبیشه» همیشه علاوه بر داشتن بهترین میوه‌ها، ریۀ تنفسی شهر اصفهان بوده است. متأسفانه باغ‌های این ناحیه به دنبال خشک‌شدن زاینده‌رود بر اثر کم‌آبی، عموماً در معرض نابودی قرار گرفته است و اصفهان، علاوه بر کم‌آبی از نفس هم افتاده است.» سفر همیشه هم به سلامت نیست!

راه دراز زاینده‌رود از سراب تا پایاب می‌توانست سفری میانه‌رو باشد، اما سال‌های درازی است که از مسیر معادله عبور و در این پیچ‌وتاب‌ها همه را تلخ‌کام کرده است. نویسندۀ «پابه‌پای زاینده‌رود» در برگ‌هایی از این کتاب وزین به یادمان می‌آورد که خودخواهی آدم‌ها کار را به اینجا کشاند: «غرور کاذب تسلط بر طبیعت باعث شده که بیشتر حوضه‎‌های آبریز کشور ازجمله زاینده‌رود و تالاب گاوخونی دستخوش تخریب شدید زیست‌محیطی شود.»

هنر «پابه‌پای زاینده‌رود» همین نگاه همه‌جانبه و اندیشیدن در پیوندی است که بین این شاهرگ حیاتی و زیست آدم‌ها وجود دارد. زاینده‌رود زمین‌چهری با منابع و سرچشمه‌های به‌هم‌پیوسته نیست که گوشه‌ای تک‌افتاده باشد. زاینده‌رود میراثی طبیعی است که پیدایی و تداوم زیست اجتماعی و میراث فرهنگی یک گسترۀ پهناور به آن وابسته بوده است؛ پهنه‌ای که باید آن را فراتر از استان‌های دربرگیرنده دید.

 

به تماشای شاهرگ اصفهان

 

مصارف محیط‌زیست، کشاورزی، شرب و صنعت سالیان درازی است که دیگر با منابع و سرچشمه‌های رودخانه نسبتی ندارد و آن را درگیر تنش آبی کرده است: «ضمن اعمال فشار بیشتر اندوختۀ آب زیرزمینی آبخوان‌های پایین‌دست، نه‌تنها خروجی حوضه به تالاب گاوخونی کاهش یافته است، بلکه در سال‌های اخیر حدود ۸۰ کیلومتر از مسیر رودخانه در بخش عمدۀ سال کاملاً خشک و خسارات زیست‌محیطی زیادی به منطقه و کشور وارد شده است.»

 مسیر کوچ زاینده‌رود از سراب تا پایاب قرن‌های متمادی است که با مرگ و زندگی اقوام گوناگونی از ترک و لر و فارس تا گرجی و ارمنی پیوند خورده است و مادامی که ماه و خورشید در پهنۀ این شاهرگ مرکزی ایران طلوع و غروب کنند، چنین خواهد بود. به سفر تلخ این سال‌های زاینده‌رود از کوهرنگ تا گاوخونی که خسران‌های بسیار به بار آورده و دل‌های بسیاری را خون کرده است، می‌توان پایان داد و راهی نو برای ادامه یافت؟ مردم مدت‌ها است که دیگر جواب نمی‌خواهند و برای تماشای یک دگرگونی عمیق چشم‌انتظارند.

«پابه‌پای زاینده‌رود» به پژوهش و نگارش حشمت‌اللّه انتخابی، کتابی موشکاف و نظیف و برخوردار از هویت بصری پرکششی است که در سال ۱۳۹۶ منتشر می‌شود و همچنان جایگاه مهمی در موضوع مدنظر دارد. انتخابی برای آفرینش این اثر سالیان دراز با زاینده‌رود همراه و با همۀ مسافران این مسیر هم‌نشین می‌شود. و بی‌تردید یکی از مراجع ارزشمند در شناخت پدیدۀ پرچالش این روزهای قلب کشورمان است؛ شاهرگ و عشقی دیرپای که مردم اصفهان تمنای دیدار همیشگی‌اش را دارند.

 

به تماشای شاهرگ اصفهان

 

منبع
ایسنا
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید