حال و روز تیم ملی ایران مثل همین روزهای پاییزی است؛ ابری و خزان زده. آسمان تیم امیر در بازی پنجشنبه شب مقابل کیپ ورد، تیره تر از قبل بود و بدتر آنکه هرچه به جام جهانی ۲۰۲۶ نزدیک می شویم شاهد برگریزان در اردوگاه تیم ملی هستیم. ستاره های سابق یکی یکی از دست می روند؛ یا مصدوم می شوند، یا دیگر درخشش گذشته را در مستطیل سبز ندارند و جوانه های تازه هم زیر بار بی برنامگی کادرفنی و یا عدم اعتماد پژمرده می شوند. با چنین روندی که یوزهای ایرانی در پیش گرفته اند، حتی با فرصت صعود به مرحله حذفی برای بهترین تیم های سوم گروه ها در جام جهانی پیش رو، هواداران نمی توانند چشم امید به راهیابی ایران به دور بعد در این رقابت ها داشته باشند.
پنجشنبه شب در تورنمنت العین امارات، ایران در طول ۹۰ دقیقه مصاف با تیم سیزدهم قاره آفریقا و هفتاد و یکمین تیم دنیا راهی به دروازه حریف پیدا نکرد و شانس آورد که با برتری در ضربات پنالتی توانست فینالیست شود. اینها همه در حالی است که کادرفنی تیم ملی پیش از بازی به بازیکنان هشدار داده بود که سرعت و دوندگی بالای بازیکنان کیپ ورد میتواند خطرناک باشد. ملی پوشان کیپ ورد، لژیونرهایی هستند که در لیگ های معتبر اروپا از چمپیونشیپ انگلیس گرفته تا لیگ برتر پرتغال، بلژیک و ترکیه توپ می زنند؛ نکته ای که نشان می داد این تیم را با وجود ناشناخته بودن نباید دستکم گرفت. برخی حتی معتقدند که این تیم یکی از قدرتمندترین حریفانی بوده که ایران تا کنون در برابر آن صف آرایی کرده است. اما عملکرد نه چندان دندانگیر ملی پوشان ایرانی در این دیدار دوستانه با توپ ربایی های ضعیف، پاسکاری نه چندان دقیق و موقعیت سازی کم، باعث شد نگرانی ها درباره سرنوشت تیم ایران در هفتمین حضورش در جام جهانی جدی تر شود. برخی منتقدان معتقدند ملی پوشان کشورمان نه تنها از آمادگی بدنی پایین رنج می برند، بلکه تیم ملی تاکتیک مشخصی برای مدیریت بازی ندارد و بازیکنانش با کم توجهی به نقش خود، حتی مقابل تیمی که برای اولین بار جواز حضور در جام جهانی را به دست آورده، تنها با اتکا به ضربات پنالتی و شانس توانستند پیروز شوند. از اینها بدتر آنکه این بازی باز هم ثابت کرد ژنرال ریسک پذیر نیست؛ چه اینکه به اذعان اکثر کارشناسان، تیم او بدون برنامه خاصی در حمله و با دفاعی بازی کردن، صرفاً دنبال آن بود که نتیجه را واگذار نکند.
در همین باره محمد نصرتی، مدافع اسبق تیم ملی با تأکید به اینکه تیم ملی ایران در مقابل کیپ ورد «کاملاً نتیجهگرا بازی کرد» معتقد است قلعه نویی اهل ریسک نیست و می گوید: «ایران در این بازی تقریباً هیچ برنامه ای برای حمله یا بازیسازی نداشت و تنها تلاش کرد با بستن فضاها از دریافت گل جلوگیری کند.» بهروز سلطانی، گلر پیشین تیم ملی هم درباره ریسک پذیر نبودن تیم امیر با نصرتی هم عقیده است و تأکید می کند «بسته ماندن دروازه باید مقدمه ای برای برد باشد، نه اینکه تنها دستاورد بازی تبدیل شود. در فوتبال روز دنیا بسته نگه داشتن دروازه اهمیت دارد؛ اما تیم باید در فاز هجومی نیز ایده و برنامه داشته باشد تا بازی به تعادل برسد.»
علی لطیفی، مهاجم اسبق تیم ملی هم معتقد است که تیم ایران در این مسابقه عمداً بسته و غیرمالکانه بازی کرد تا ریسک نتیجه پایین بماند. علی اصغر مدیرروستا یکی دیگر از ملی پوشان قدیمی کشورمان نیز با تأکید بر اینکه در این بازی در مجموع مالکیت توپ دست حریف بود و از خط دروازه کیپ ورد تا مهاجمشان به خوبی توپ را انتقال میدادند، در سوی مقابل نقطه مثبت تیم ایران را همین جمع بازیکردن معرفی می کند.
جالب اما اینجاست درحالی که اکثر کارشناسان بر این باورند که تیم ژنرال به دنبال کسب نتیجه در این دیدار بوده اما سکاندار تیم ملی بر خلاف آنها پس از بازی با تأکید بر اینکه «در بازی دوستانه برد و باخت اصلاً مهم نیست» مدعی شد برای او و کادر فنی در این دیدار مهمتر از هرچیز آن بوده که نکاتی که در پی آن بوده اند را مقابل تیم بسیار قوی که لژیونرهایش بسیار بیشتر از ما هستند پیاده کنند! قلعه نویی بر این باور است تیم او در فاز دفاعی خوب عمل کرده و با تکیه بر آن افتخار می کندکه «همین که توانستیم نظم دفاعی خود را بهبود ببخشیم برای ما برد بود»!
بر فرض صحه گذاشتن بر این ادعای امیر که تیم ملی ایران در فاز دفاعی خوب عمل کرده اما باز هم نمی توان از ضعف تیم او در فاز تهاجمی به سادگی عبور کرد. با ذکر این نکته که همیشه شانس با تیم یار نخواهد بود و دفاع مطلق و به دنبال کلین شیت بودن برای نتیجه گرفتن کافی نیست. بارها و بارها تیم ملی از همین نقطه ضربه خورده و نتیجه را به رقبا واگذار کرده؛ چه اینکه فوتبال همان بازی بی رحمی است که در آن «اگر گل نزنی گل می خوری». اما با همه اینها و با وجود ابری بودن آسمان تیم قلعه نویی نمی توان همه تقصیرات را هم گردن او و کادر فنی انداخت. پربیراه نیست اگر مدعی شویم آنچه یوزهای ایرانی در مقابل تیم سیزدهم آفریقا ارائه کردند بیش از هر چیز نتیجه ضعف ساختاری و فقدان بازیکنان آماده و درخشان است. این قبول که امیر قلعه نویی آنچنان که انتظار می رود اهل میدان دادن به جوان ها نیست؛ اما اگر هم سکان تیم ملی در دستان سرمربی ای بود که ترجیح می داد به جای تکیه کردن بر ستاره های مسن و رو به خاموشی به پدیده های کم سن و سال میدان بدهد چند بازیکن که لیاقت پوشیدن تیم ملی را داشته باشند در اختیار او بود؟
کافی است به دوره های اخیر رقابت های لیگ برتر رجوع کنیم؛ لیگی که برخلاف قبل، خروجی به لیگ های معتبر دنیا نداشته تا جایی که قلعه نویی اذعان می کند لژیونرهای تیم ۷۱ دنیا از ایران بیشتر است! ما در این سال ها در باشگاه های لیگ برتری بازیکنی پرورش نداده ایم که انتظار درخشش او در تیم ملی را داشته باشیم. ستاره های سابق هم که یا مدام با آسیب دیدگی دست و پنجه نرم می کنند یا روز به روز بدتر از قبل عمل می کنند و بدتر از همه آنکه برخی از آنها در واکنش به انتقادات به جای رفع ایرادات خود منتقدان را با جملات قصار(!) می نوازند تا از زیربار مسئولیت، شانه خالی کرده باشند؛ با این تفاسیر، تیم ملی ایران برای نتیجه گیری در میادین و به ویژه در جام جهانی ۲۰۲۶، اکنون، بیشتر از هر زمان دیگری به جای توجیه اشتباهات و فرار از آنها، نیازمند برنامه ریزی ساختاری، بازسازی و تقویت خط حمله و البته مدیریت بازیکنان جوان و سرمایه گذاری روی آنها در باشگاه هاست تا شاید دوباره شاخه هایش سبز شود و آسمانش آفتابی.
مرضیه غفاریان








