باز هم ایران باخت و باز هم توپ این ناکامی در زمین دیگران افتاد؛ از عملکرد قاضی میدان گرفته تا دور بودن ۲۰ روزه بازیکنان از شرایط بازی و البته مهمتر از همه پرداختن هزینه شعاری به نام «جوان گرایی»!
هرچند قلعه نویی پربیراه نمی گوید و انتخاب داوری از عربستان برای قضاوت دیداری که یکی از طرفین آن تیمی عرب زبان است می تواند شائبه بر انگیز باشد و به اذعان کارشناسان داوری از جمله نوذر رودنیل در این بازی «در طول نیمه اول داور عربستانی بارها از اعلام خطا به سود ایران و به ضرر قطر خودداری کرد» اما با همه اینها باز هم نمی توان با متوسل شدن به این توجیه از اشتباهات بچه گانه بازیکنان ایرانی در مستطیل سبز و در مصاف با عنابی پوشان گذشت.
چرا که به ادعای همین داور قدیمی فوتبال کشورمان نه تنها در این بازی «تمامی اخطارها در نیمه نخست درست بود» بلکه در مورد اخراج میلاد محمدی هم هر دو کارتی که در عرض ۳ دقیقه(!) از جیب داور برای اعطا(!) به این مدافع باتجربه ایران درآمد کاملاً قانونی بوده است. فاجعه آنجاست که ملی پوشان کشورمان در این بازی در ۸ دقیقه ۴ کارت زرد از داور دریافت کردند؛ یعنی در هر ۲ دقیقه یک کارت!
در مورد تعطیلی لیگ در روز ۲۵ اردیبهشت و فاصله ۲۰ روزه بازیکنان با شرایط بازی و ناچار شدن امیر به دعوت از ملی پوشان در ۳ مرحله هم همین که به ترکیب اصلی تیم قلعه نویی در این بازی (با حضور دو بازیکن خارج از لیگ برتر یعنی طارمی و عزت اللهی) اشاره کنیم کافی است تا فوتبالدوستان «حدیث مفصل بخوانند از این مجمل». پربیراه نیست اگر مدعی شویم ژنرال با انگشت گذاشتن روی این موضوع نمی تواند خود و شاگردانش را تبرئه کند چرا که از قضا این موضوع بدتر انگشت انتقاد را به سوی آنها نشانه می گیرد با درنظر گرفتن این نکته که این
۲۰ روز، زمانی طلایی برای قلعه نویی بود تا با برگزاری بازیهای درونتیمی، هماهنگی لازم را میان ملیپوشان ایجاد کند و تاکتیکهای مدنظرش را به سربازانش دیکته کند.
اما از اینها گذشته طنز تلخ ماجرا آنجاست که ژنرال در حالی به شعار «جوانگرایی» و هزینه کرد تیم ملی بابت عمل به آن، پناه می برد که میانگین سنی ترکیب اصلی تیمش در مصاف با قطر ۲۸.۷۲ سال بود و با تعویضهایی که او در طول بازی انجام داد به بالای ۳۰ سال هم رسید!
جالبتر اینکه سرمربی کارکشته تیم ملی در حالی گلی که تیمش دریافت کرد را پای اشتباه وینگر جوان خود می نویسد، که مدافع ۳۶ سالهاش هم در مهار ضربه مهاجم حریف ناتوان بود. از این بدتر، اینکه حتی اگر در این مورد هم حق را به امیر بدهیم شاگردان او بعد از دریافت آن گل، دستکم ۴۹ دقیقه برای جبران فرصت داشتند و جالب آنجاست که در نیمه دوم کمتر صدای سوتهای بحثبرانگیز داوری نیز به گوش رسید.
با این تفاسیر به جرأت می توان مدعی شد باخت ایران در مصاف با تیم ملی قطر و سقوط ۲ رده ای یوزهای ایرانی پس از این ناکامی در رده بندی فیفا بیش از آنکه قربانی اشتباهات داوری و تقویم بازی ها و کم تجربگی جوانان(!) باشد، محصول ضعف در کنترل احساسات و ناتوانی در پذیرش مسئولیت باخت از سوی ژنرال و شاگردان او است؛ چیزی که تنها کاپیتان تیم امیر، شهامت به زبان آوردنش را داشت. باز هم گلی به جمال مهدی طارمی که این بار برخلاف سکاندار خود و برخی از هم تیمی هایش توپ را به زمین خودی انداخت. او نه تنها برای توجیه این شکست به دیوار کوتاه اشتباهات داوری پناه نبرد بلکه با صراحت به این نکته اذعان کرد که داور گاهی به نفع تیم سوت می زند گاهی علیه تیم و البته از اینها مهمتر آنکه این مهاجم باتجربه یادآورد شد که این چندمین بار است که تیم ملی ایران در جریان رقابتهای انتخابی جام جهانی اخراجی میدهد و هشدار داد که برای رو به جلو حرکت کردن باید از این تکرار این اتفاق خطرناک درس عبرت گرفت. ایکاش این اخطار کاپیتان باتجربه تیم ملی برای سایر ارکان این تیم محلی از اعراب داشته باشد. مدتهاست توپ ناکامی های فوتبال ایران در زمین خودی می چرخد؛ اما ارکان این تیم از کادر فنی گرفته تا بازیکنان تا به اینجا با پاس کاری از زیر بار قبول آن طفره رفته اند.
مرضیه غفاریان